معنی کلمات "لغت نامه دهخدا" - صفحه 222
- پرخاش دیده
- پرودون
- پروران
- پروردگاری
- پروردگی
- پرورندگان
- پروزا
- پروسا
- پروسنان
- پروسپر
- پروسیا
- پروشان
- پرووانس
- پروویدانس
- پروین گسل
- پرژه
- پرکش
- پرکه
- پرکینه
- پرگا
- پرگان
- پرگرام
- پرگوهر
- پرگوی
- پری جان
- پری داری
- پری زده
- پری صورت
- پریدنی
- پریشان بودن
- پریستلی
- پریشان حواس
- پریشان رو
- پریشان شدن
- پریشان کننده
- پریشان گفتن
- پریشم
- پریور
- پریگور
- پز دادن
- پزه
- پس افکند
- پس بال
- پس بردار
- پس بودن
- پس خانه
- پس خزیدن
- پس خواندن
- پس خیز
- پس درد
- پس راندن
- پس رفتن
- پس رودک
- پس سر
- پشیان
- پل ذهاب
- پل پنجم
- پل چهارم
- پل گردن
- پلاتر
- پلانته
- پلانکت
- پلاش
- پلتاوا
- پلتیه
- پلرن
- پلفته
- پلن
- پلنگ کوه
- پلنگتوش
- پلنگر
- پلودیو
- پلوها
- پلکی
- پلیت
- پلیست
- پلیسیه
- پلیو
- پلیون
- پنج گنج
- پنج گوهر
- پنجاه هزار سال
- پنجش
- پنجشنبه بازار
- پنجشنبه شب
- پنجه بند
- پنجه هزار
- پنجه پایه
- پنجه کش
- پنجه گربه
- پنجهیر
- پند پذیرفتن
- پندره
- پنده
- پیشانی
- پلا
- چاشت
- چاشنی
- چال
- کهن
- درخشندگی
- درخواب
- درخورد
- رز
- رسد
- رسمی
- رسوب
- رسول
- رسيد
- رسیدن
- رسیل
- رشا
- رشح
- رشف
- رشوت
- رشکن
- رصدی
- رصف
- رضایت
- رضیع
- رطل گران
- روبر
- ریم
- ریمن
- ریوی
- ریچار
- زاده
- زاید
- زبد
- زبردست
- زبور
- زبون
- زجاج
- زجر
- زجل
- زحمات
- زخمه
- زدوده
- زرتشتی
- سرهنگ
- سیلاب
- شَعر
- عاد
- عادله
- عار
- عافیت
- عاقبت
- عالیه
- عامل
- عریان
- عسل
- عطرپاش
- عطری
- عطل
- عظت
- عظمی
- عفو کردن
- عفو
- عقال
- عهد
- غایب
- غرور
- غنیم
- غوانی
- غوت
- فاصله
- فانتزی
- فدا
- فراشته
- فرانسوی
- خودخواهی
- خودستا
- خورد
- خوشایندی
- خوشبین
- خوشدل
- دالان
- داله
- دامداری
- دامپزشک
- دانش آموز
- دانشوری
- داه
- دبوس
- دبی
- دهان
- دودمان
- دوشیزه
- تجهیزات
- متحارب
- متذکره
- محمدکاظم
- محمودا
- مخارق
- مخدره
- مخزومی
- مخض
- مدرسی
- مدهامتان
- مدینی