متحارب

معنی کلمه متحارب در لغت نامه دهخدا

متحارب. [ م ُ ت َ رِ ] ( ع ص ) با یکدیگر جنگ کننده. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). برافروزنده آتش جنگ. جنگ کننده. و رجوع به تحارب شود.

معنی کلمه متحارب در فرهنگ معین

(مُ تَ رِ ) [ ع . ] (اِفا. ) ۱ - برافروزندة آتش جنگ . ۲ - جنگ کننده . ج . متحاربین .

معنی کلمه متحارب در فرهنگ عمید

طرف مقابل در جنگ، دشمن.

معنی کلمه متحارب در فرهنگ فارسی

کسی که آتش جنگ برافروزد، کسی که جنگ برافروزد، کسی که جنگ برپاکند، جنگ کننده
( اسم ) ۱ - بر افروزند. آتش جنگ . ۲ - جنگ کننده جمع : متحاربین .

معنی کلمه متحارب در ویکی واژه

برافروزندة آتش جنگ.
جنگ کننده.
متحاربین.

جملاتی از کاربرد کلمه متحارب

د) اصل پذیرش و رعایت برخی اقدامات محدودکننده که توسط دوَل متحارب علیه تجارت خصوصی دوَل بی‌طرف در دریای آزاد انجام گیرد