پس رفتن
معنی کلمه پس رفتن در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه پس رفتن
غیر فرزندی که در عز و شرف از پس رفتن بود او را خلف
وگر داند که تشریف قبول خدمتت یابد ستاند سایه از پس رفتن خصم تو بیزاری
بنا کرد از پس رفتن به تعجیل عبادتخانه ای بر ساحل نیل
چو تصویرم نباشد اختیار پیش و پس رفتن به دست نارسای خود عنان ساکنی دارم
دیدی بذغال روسیاهی ماند از پس رفتن زمستان
چو برج طالعت نآمد ذنبدار ز پس رفتن چرا باید ذنبوار؟
وز پس رفتن من غمدیده را شاد چبود نیم شادی هم نکرد