مخزومی

معنی کلمه مخزومی در لغت نامه دهخدا

مخزومی. [ م َ ] ( اِخ ) رجوع به حارث بن خالدبن العاصی بن هشام شود.
مخزومی. [م َ ] ( اِخ ) رجوع به حارث بن عبداﷲبن ابی ربیعه شود.
مخزومی. [ م َ ] ( اِخ ) ابراهیم بن یحیی بن محمدبن سلیمان المخزومی العاملی ( 1154 - 1214 هَ. ق. ). وی در جبل عامل متولد شدو سپس به اصفهان و از آنجا به نجف رفت و سپس به دمشق پناهنده شد و همانجا درگذشت. او راست : 1 - الصراط المستقیم ، در فقه شیعه. 2 - الجملة النضیدة، منظومه ای است در علم کلام و اصول. ( از اعلام زرکلی ج 1 ص 75 ).
مخزومی. [ م َ ] ( اِخ ) ابن عبداﷲبن عبدالاسد مخزومی. رجوع به عمر مخزومی شود.
مخزومی. [ م َ ] ( اِخ ) احمدبن محمدبن مکی بن یاسین قرشی مخزومی. رجوع به قمولی شود.
مخزومی. [ م َ ] ( اِخ ) عبدالواحدبن نصربن محمد. رجوع به عبدالواحد وببغاء شود.
مخزومی. [ م َ ] ( اِخ ) عمربن عبداﷲبن ابی ربیعه ، مکنی به ابوالخطاب. رجوع به عمر مخزومی شود.
مخزومی. [ م َ ] ( اِخ ) محمدبن عبداﷲ یا عبیداﷲبن محمدبن محمدبن یحیی مخزومی رجوع به سلامی شود.
مخزومی. [ م َ ] ( اِخ ) محمدبن هشام بن اسماعیل مخزومی. ( ؟ - 126 هَ. ق. ). در سال 114 هَ. ق. هشام بن عبدالملک وی را به امارت مکه و طایف گماشت و تا زمان خلافت ولید حکومتش برقرار بود سپس ولید وی را معزول ساخت و با برادرش ابراهیم بن هشام مخزومی به عراق نزد یوسف بن عمر فرستاد و یوسف آن دو را شکنجه و آزار کرد تا هر دو درگذشتند. ( اعلام زرکلی ج 7 ص 355 ).
مخزومی. [ م َ ] ( اِخ ) محمد سراج الدین بن عبداﷲ الرفاعی الحسینی المخزومی که در واسط عراق به سال 793 هَ. ق. متولد شد و در زمان خود سمت شیخ الاسلامی داشت. او راست : البیان فی تفسیر القرآن. سلاح المؤمن فی الحدیث. جلاء القلب الحزین و چند کتاب دیگر. وی در پایان عمر ساکن بغداد بود و در همانجا به سال 855 هَ. ق. درگذشت. ( ازمعجم المطبوعات ج 2 ص 1718 ) ( ریحانة الادب ج 5 ص 264 ).

معنی کلمه مخزومی در فرهنگ فارسی

محمد بن عبد الله

معنی کلمه مخزومی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] مخزومی (ابهام زدایی). مخزومی ممکن است اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: • ابوحذیفه مخزومی، از سران قریش در روزگار جاهلی، اثرگذار در برخی رویدادهای مکه• ابوسلمه مخزومی، ابوسَلَمه مخزومی، عبداللّه بن عبدالاسد بن هلال بن عبدالله (د ۴ق/۶۲۵ م)، صحابی، پسرعمّه و برادر رضاعی پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله وسلم)• حارث بن خالد مخزومی، حارث بن خالد مخزومی، شاعر غزل سرای قرن اول هجری در مکه• خالد بن ولید مخزومی، خالد بن ولید بن مُغیرة بن عبداللّه بن عمر/ عُمَیْر بن مَخزوم قرشی مخزومی، از سرداران مشهور صدر اسلام• عبدالواحد بن نصر مخزومی نصیبی ببغاء، بَبَّغاء، ابوالفرج عبدالواحد بن نصر مخزومی نصیبی (۳۱۳-۲۷ شعبان ۳۹۸ق /۹۲۵-۷ مه۱۰۰۸م )، ادیب ، شاعر و کاتب • عمرو بن حریث مخزومی، عمرو بن حریث مخزومی از اعوان و انصار بنی امیه
...

جملاتی از کاربرد کلمه مخزومی

حسن آل ابی‌عبدالکریم معروف به حسن مخزومی شاعر سدهٔ هشتم هجری است. لامیه‌ای در رثای پیامبر اسلام و اهل بیت دارد. شاعران دیگر مانند شیخ علی شفهینی بر لامیهٔ او نظیره‌ای سروده‌اند. سال وفاتش روشن نیست، اما تاریخ سرودن قصیده‌اش ۷۲۲ ه‍.ق است.
خالد بن ولید بن مغیره مخزومی (عربی: خالد بن الولید بن المغیرة المخزومی؛ متوفی ۶۴۲-م) فرمانده و سردار نظامی عرب در سدهٔ اول قمری و هفتم میلادی بود. او در ابتدا از طرف قریش لشکرکشی علیه محمد را رهبری کرد اما بعداً مسلمان شد و بقیه عمر خود را در خدمت محمد و دو خلیفه اول راشدین: ابوبکر و عمر گذراند. خالد در جنگ ارتداد علیه قبایل شورشی در عربستان در سال‌های ۶۳۲–۶۳۳ و حمله اعراب به ایران در سال‌های ۶۳۳–۶۳۴ و جنگ اعراب و بیزانس در سال‌های ۶۳۴–۶۳۸ نقش فرماندهی را بر عهده داشت.
جعده بن هبیره مخزومی از صحابه محمد پیامبر اسلام و خواهر زاده علی بن ابی طالب بود. نام مادرش فاخته بود و پدرش نیز هبیره بود که از فرماندهان کفار مکی بود که با محمد پیامبر اسلام می جنگیدند. جعده پس از فتح مکه اسلام آورد و مردی جنگجو، شجاع و فقیه بود. علی در زمان خلافتش، پس از نبرد جمل، وی را والی خراسان بزرگ نمود. در زمان وی بود که علی ماهویه، مرزبان مرو را با شرایطی مسؤول خراج کرد. جعده در نبرد صفین نیز شرکت کرد.
بشر عمرو بن حورث مخزومی را به عنوان نماینده خود برای حکومت کوفه برگزید و خود به بصره رفت. بشر در بدو ورود به بصره از بیماری پنهان یا نوعی بیماری عفونی رنج می‌برد و به گفته ابن عساکر در سال ۷۴ و به نوشته ذهبی اندکی پس از ۴۰ سالگی در سال ۷۵ درگذشت.
عمر در جنگ بدر، دائی خود، عاص بن هشام بن مغیره مخزومی را به قتل رساند.