پلا
معنی کلمه پلا در لغت نامه دهخدا

پلا

معنی کلمه پلا در لغت نامه دهخدا

پلا. [ پ ِل ْ لا ] ( اِخ ) نام پایتخت قدیم مقدونیه ، زادبوم فیلیپوس و اسکندر. سلوکیان سربازان از کارافتاده مقدونی را بدین جا میفرستادند. گویند آنتی گون سردار اسکندر آن شهر را بساخت و سپس آن را آپاما نامیدندآپاما در دامنه کوهی بطرف رود اُرُن تِس در میان چمن های حاصلخیز بنا شده بود و اسلحه خانه سلوکیان بشمار میرفت. اسم این شهر از اسم آپامه دختر سپی تامِن زن ایرانی سلکوس است که در موقع زواج مقدونیها با زنان ایرانی نصیب او گردید و با او سلطنت کرد. ( از تاریخ ایران باستان تألیف پیرنیا ج 3 ص 2111 و 2112 و 2025و ج 2 ص 1872 ). صاحب قاموس الاعلام گوید: شهری قدیم از مقدونیه است در خطه اماتیا که اسم قدیم آن لودیاس بوده است بر ساحل رود قره آصمق. فیلیپوس پدر اسکندر دراول پایتختش ادسه یعنی وودینه بود و سپس به این شهرمنتقل شد. بعض خرابه های این شهر قدیم بر جای است. قصبه دیگری نیز مقدونیان به این اسم داشتند که امروزبصورت دهکده ای بنام البوجه خوانده میشود - انتهی.

معنی کلمه پلا در فرهنگ فارسی

( اسم ) پلو
نام پایتخت قدیم مقدونیه زاد بوم قیلپوس و اسکندر

معنی کلمه پلا در دانشنامه عمومی

پـِلّا ( به یونانی: Πέλλα ) نام شهری یونانی در استان مقدونیه واقع در شمال کشور یونان است که در دوران باستان پایتخت مقدونیه باستان بود.
پلا زادگاه اسکندر مقدونی و پدرش فیلیپ دوم مقدونی بود. به روزگار سلوکیان محل سربازان ازکارافتادهٔ مقدونی بود. ساخت آن را به آنتیگون سردار اسکندر نسبت داده و گفته شده که آنتیگون نام همسر ایرانی سلوکوس یکم - آپاما - را بدانجا داد و این شهر را آپاما خواند.
نخستین بار در تاریخ هرودوت نامی از این شهر برده است و آن هم در بازگویی داستان لشکرکشی خشایارشا به تراکیه.
روم پس از سلوکیان بر این شهر چیرگی یافت و پایان کار شهر هم در روزگار امپراتوری بیزانس بوده است.
پلا (پلا). پلا شهری در شهرستان پلا در استان بولکیمده در بورکینافاسوی غربی مرکزی است جمعیت آن ۵۹۶۸ نفر است.
پلا (پیمونت). پلا ( به ایتالیایی: Pella ) یک کومونه در ایتالیا است که در استان نووارا واقع شده است. پلا ۸٫۱ کیلومتر مربع مساحت و ۱٬۱۵۹ نفر جمعیت دارد.
پلا (مجموعه تلویزیونی). پُلا ( اسپانیایی: La Pola ) یک مجموعهٔ تلویزیونی درام تاریخی کلمبیایی است که در سال ۲۰۱۰ منتشر شد. این مجموعه بر اساس زندگی پُـلیکارپا سالاواریتا مشهور به «پُلا» ساخته شده که دختری کلمبیایی بود که به یکی از مهم ترین چهره های تاریخ استقلال کلمبیا تبدیل شد و مرگ را به تسلیم شدن ترجیح داد. از بازیگران سریال می توان به کارولینا رامیرس، آنا ماریا استوپینیان، خوئل بوسکد و پابلو اسپینوسا اشاره کرد.
معنی کلمه پلا در فرهنگ فارسی
معنی کلمه پلا در دانشنامه عمومی
معنی کلمه پلا در دانشنامه آزاد فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه پلا

معنی کلمه پلا در دانشنامه آزاد فارسی

پِلا (Pella)
پایتخت مملکت قدیم مقدونیه. زادگاه فیلیپ دوم مقدونی و اسکندر مقدونی. کاوش هایی که از ۱۹۵۷ در ۴۰کیلومتری شمال غربی تسالونیکی آغاز شد به کشف موزاییک های بسیار زیبایی در محلِ کاوش انجامید. پلا پس از شکست مقدونیه از روم در ۱۶۸پ م رو به زوال نهاد و بعداً از مهاجرنشین های روم شد.

جملاتی از کاربرد کلمه پلا

بازنشستگان شرکت مخابرات در تعدادی از استان‌های ایران از جمله: تهران، اصفهان، کرمانشاه، اردبیل، کردستان، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، با حمل پلاکاردهای اعتراضی و سر دادن شعارهایی مانند: «به جای مرد کاری، نشسته یک نظامی»، «سهامدار عمده، حق ماها رو خورده»، «ستاد اجرایی، حق ماها رو خورده»، تجمع‌های اعتراضی برپا کردند.
شاه و درویش از دل و جان آرزومند تواند گر نسازی با پلاس فقر با اورنگ ساز
در ۱۲ ژوئن ۱۹۰۱، کوبا قانون اساسی خود را اصلاح کرد تا هفت خواسته قابل اجرا از اصلاحیه پلات را در بر بگیرد.
نهان گشت متی و ادنی برفت به نزد پلاطس خرامید تفت
او در آغاز دوست ادوارد کنوی بود. بعدها به کنوی خیانت کرد و به تمپلارها پیوست.
هم پلاسی را بگردن افکنم هم کنب را بر میان محکم کنم
از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده‌است می‌توان به باشگاه فوتبال ریور پلاته، باشگاه فوتبال بوتافوگو، باشگاه فوتبال اتلتیکو تیگره، و باشگاه فوتبال اتلتیکو هوراکان اشاره کرد.
شبی تیره جهانی آرمیده سیاهی در پلاس شب دمیده
چه کلبه‌ای که پلاسی نداشت جز سرگین؟
هر کسی فالی همی‌زد از قیاس تا چه آتش اوفتاد اندر پلاس
دستگاه گردش خون در میگوها از نوع باز بوده و از چهار بخش اصلی سینوس‌ها، قلب، سرخرگ‌ها و کانال‌های خونی تشکیل می‌شود. قلب در میگو به‌صورت توده‌ای عضلانی و به شکل نامنظم می‌باشد. بافت خونی میگوها بی‌رنگ بوده و شامل پلاسما، گلبول سفید و رنگدانه‌های تنفسی (هموسیانین) می‌باشد. هموسیانین بی‌رنگ است و در ترکیب با اکسیژن رنگ آن به آبی تغییر می‌کند.
طالع سر عافیت فروشی دارد همت هوس پلاس پوشی دارد
هرچند که میزان نیمه عمر این دارو برابر با ۷۵ دقیقه است اما به دلیل توزیع مجدد این دارو از پلاسما به سایر بافتهای بدن طول اثر اتومیدیت در یک دوز عادی تقریباً برابر با ۵ الی ۱۰ دقیقه است.
گر پلاسی خواب‌گاهت آمدست آن پلاست بند راهت آمدست
از لباس پلاس و نان سبوس که کند جز علی طعام و لبوس؟
چو بافت عشق لباس از پلاس ادبارم چه غم کز اطلس اقبال تار و پود نماند