درخشندگی
معنی کلمه درخشندگی در لغت نامه دهخدا

درخشندگی

معنی کلمه درخشندگی در لغت نامه دهخدا

درخشندگی. [ دُ / دَ / دِ رَ ش َ دَ / دِ ] ( حامص ) نور. روشنی. ضیا. ( ناظم الاطباء ). تابندگی. پرتوافکنی. بریق. بهاء. تشعشع. تلالؤ. لصیف :
با درخشندگی چشم خوشت
زهره وقت سحر نمی تابد.سعدی.دری السیف ؛ درخشندگی شمشیر و روشنی آن. ( منتهی الارب ).

معنی کلمه درخشندگی در فرهنگ معین

(دَ یا دِ رَ شَ دِ ) (حامص . ) تابندگی ، پرتوافکنی .

معنی کلمه درخشندگی در فرهنگ عمید

درخشان بودن، فروغ و روشنایی داشتن.

معنی کلمه درخشندگی در فرهنگ فارسی

تابندگی پرتو افکنی .

معنی کلمه درخشندگی در دانشنامه عمومی

درخشندگی یا توان تابشی ( به انگلیسی: luminosity ) اندازهٔ کل روشنایی جسم آسمانی است. جنس درخشندگی از توان است و واحدش وات می باشد.
شار تابشی، درخشندگیِ یکای مساحت جسم است، پس میانشان این رابطه برقرار است:
که F شار تابشی و A مساحت تابنده است. نیز می توان F را شار دریافتی ( روشنایی، مقدار تابش رسیده به یکای سطح در فاصله ای معین ) و A را مساحت گویی که جسم سیاه در فاصلهٔ معین روشن کرده دانست. هر دو مقدار یک جواب به دست می دهد.
چون مساحت گوی از رابطهٔ S=A=۴πr2 به دست می آید، این رابطه برمی آید. توجه کنید که این جا مساحت کرهٔ روشن شده را به دست آوردیم ( r ) ، نه جسم سیاه ( R ) را.
پس درخشندگی ستاره از این رابطه پیدا می شود:
که R شعاع جسم سیاه ( ستاره ) ، σ ثابت استیون - بولتزمن و T دمایش است.
از بخش این رابطه بر رابطهٔ درخشندگی خورشید، این رابطه دست می دهد:
که دربارهٔ ستارگان رشتهٔ اصلی این رابطه برقرار است:
M جرم جسم سیاه است.
رابطهٔ قدر ظاهری ستارگان نیز تابعی لگاریتمی است و از این معادله به دست می آید:
که در آن msun قدر ظاهری خورشید و mstar ] ستاره است. L☉ درخشندگی خورشید و Lstar درخشندگی ستاره است. d نیز فاصله می باشد. حالا اگر در زمین باشیم، رابطه را می توان این گونه بازنوشت:
اگر فاصله را برحسب واحد نجومی حساب کنیم.
اختلاف قدر مطلق و درخشندگی دو درخشنده چنین است:
M قدر مطلق است.
درخشندگی (فیلم). درخشندگی ( ژاپنی: 光, هپبورن: Hikari؟ ) فیلمی در ژانر عاشقانه درام به نویسندگی و کارگردانی نایومی کاواسه است که در سال ۲۰۱۷ منتشر شد. این فیلم برای رقابت در بخش نخل طلا هفتادمین جشنواره فیلم کن انتخاب شده است.
داستان رابطه ماسایا، عکاسی که مشکل بینایی دارد و میساکو، دختری که امیدش را به زندگی از دست داده است.
• ماساتوشی ناگاسه در نقش ماسایا ناکامُری
• آیامه میساکی در نقش میساکو اُزاکی
• نوئمی ناکای
• چیهیرو اوتسوکا
• کازوکو شیراکاوا
• تاتسویا فوجی

معنی کلمه درخشندگی در دانشنامه آزاد فارسی

درخشندِگی (luminosity)
در اخترشناسی، مقدار نور گسیل شده از هر ستاره. برحسب قدر اندازه گیری می شود. درخشندگی ظاهری هر جسم به نسبت مربع فاصلۀ آن از ناظر کاهش پیدا می کند. درخشندگی ستاره یا هر جسم دیگر را می توان نسبت به درخشندگی خورشید بیان کرد.

معنی کلمه درخشندگی در ویکی واژه

تابندگی، پرتوافکنی.

جملاتی از کاربرد کلمه درخشندگی

ویلیام هرشل اولین کسی بود که چگالی پایین جو مریخ را در مقاله‌اش در سال ۱۷۸۴ با عنوان «در باب ظاهر قابل توجه در مناطق قطبی سیاره مریخ، انحراف محوری آن، موقعیت قطب‌ها، و شکل کروی آن. با چند نکته در مورد قطر واقعی و اتمسفر آن» استنباط کرد. زمانی که به نظر می‌رسید مریخ از نزدیکی دو ستاره کم‌نور، بدون تأثیرگذاری بر درخشندگی آن‌ها می‌گذرد، هرشل نتیجه‌گیری درستی کرد که نشان می‌داد اتمسفر کمی در اطراف مریخ وجود دارد که بتواند در نور آنها مداخله کند.
آب با قابلیت‌های مختلف خود مانند حیات، تازگی، درخشندگی، پاکیزگی، رونق و رواج روشنایی، سکون و آرامش و تحرک، احساس‌های متفاوت در روح و روان انسان گذارده‌است. به همین دلیل همواره در مکان‌هایی که ساخته دست بشر هستند، به صورت‌های مختلف برای خود جا باز کرده‌است.
یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های اتا شاه‌تخته تغییر درخشندگی آن است. در حال حاضر به‌خاطر الگوی ویژهٔ درخشان‌شدن و تاریک‌شدن‌های اتا شاه‌تخته، آن را به عنوان یک ستارهٔ دوتایی متغیّر آبی درخشان رده‌بندی می‌کنند.
همچنان که بعضی از حکایات خلیل الرحمن را به این حمل نموده، و گفته اند که آنچه حق سبحانه از حضرت ابراهیم علیه السلام حکایت کرده، که اول ستاره را دید و گفت: این پروردگار من است و بعد از آن منتقل به ماه شد و بعد از آن به خورشید، و مراد ستاره و ماه و خورشید نیست بلکه مراد از آنها انواری است که پرده های جمال مطلق و حجابهای حضرت حق اند و سالک راه در میان منزل لامحاله به آنها برمی خورد و از شدت تلألو و لمعان هر مرتبه نسبت به ما قبل به هر مرتبه ای که رسید چنان تصور می کند که به مرتبه وصول رسیده و هر مرتبه فوقی اعظم از ما تحت آن است لهذا اول مراتب که حضرت إبراهیم علیه السلام ابتدا به آن رسید تشبیه به ستاره شده، و بعد از آن به ماه، و مرتبه بعد از آن به خورشید و حضرت خلیل در حین سیر ملکوتی، چون در ترقی و کشف حجب بود از نوری به نور اعظم می رسید و در بدو وصول به هر مرتبه، چنان تصور می نمود که به مرتبه وصول به حق رسیده و ندای بشارت افزای «هذا ربی» برمی کشید و چون از این مرتبه ترقی می نمود نقصان آن را می دید اعتراف به پستی آن می کرد و مرتبه فوق آن را به بزرگی می ستود و چون یافت که همه مراتبی که به آنها رسیده مرتبه نقصان و از مرتبه جمال ازل بسی دورند، زبان عجز و نیازمندی را گشاده گفت: «انی وجهت وجهی للذی فطر السموات و الارض حنیفا» پس بسیار می شود که سالک، در میان راه، به بعضی از حجب می رسد و گمان وصول می کند و به مشاهده درخشندگی و نور آن حجاب، خرسند می گردد غافل از اینکه هنوز او در پس پرده دوری، حیران، و در بیابان مهجوری، سرگردان است.
حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود که «سه چیز است هر که خدا را با آنها ملاقات کند داخل بهشت می گردد از هر دری که می خواهد: حسن خلق، و خوف خدا، و ترک جدال، اگر چه حق با او باشد» و نیز از آن سرور مروی است: «در بهشت، غرفه هایی هست که از کثرت درخشندگی آنها بیرون آنها از اندرون دیده می شود، و اندورن، از بیرون خدا آنها را آماده کرده است از برای کسانی که اطعام مردم کنند و با مردم خوش کلامی نمایند» .
اقلیت ستارگان کوتوله‌های قرمز بسیار تاری هستند که دمای سطحی فقط ۲٬۵۰۰ درجه کلوین دارند و یک هزار بار از خورشید ما درخشندگی کمتری دارند.
رنگ: بیشتر رنگ‌ها در این نژاد دیده می‌شود که با درخشندگی خاصی همراه است.
طول موج‌های خارج از طیف مرئی برای مقاصد روشنایی مناسب نیستند زیرا با چشم انسان دیده نمی‌شوند. از این گذشته چشم انسان به برخی از طول موج‌های طیف مرئی هم حساسیت بیشتری دارد. حساسیت چشم انسان به این طول موج‌ها با تابع درخشندگی مشخص می‌شود که یک تابع استاندارد برای مشخص‌کردن حساسیت یک چشم معمولی در یک محیط روشن (دید خوب[واژه‌نامه ۵]) است. برای محیط‌های کم‌نور (دید کم[واژه‌نامه ۶]) هم می‌توان منحنی مشابهی تعریف کرد. در مواردی که این موضوع مشخص نباشد فرض بر این است که محیط روشن است.
هورویچ توسط دوست روزنامه نگارش، ویلیام م. فیگنباوم، عنوان «مردی از جذابیت و درخشندگی واقعی» با گرایش به نگه داشتن عمدی عقاید متعارف، به یادگار گرفت. فیگنبا یادآور می‌شود: «مردم با او اختلاف نظر داشتند اما او باعث شد که آنها تجدید نظر کنند.»