غوانی. [ غ َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ غانیة، بمعنی زنی که بشوی خود خوش باشد و بحسن خویش از زیور و آرایش بی نیاز بود. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ) غَوان. ( از اقرب الموارد ). رجوع به غانیة شود. || زنان آوازخوان. ( از اقرب الموارد ) : بزی با امانی و حور قبابی برود و غوانی و لحن اغانی.منوچهری.مقام غوانی گرفته نوایح بساط عنادل سپرده عناکب.امیرمعزی.مصاحبت غوانی و مداومت شراب ارغوانی. ( جهانگشای جوینی ).
معنی کلمه غوانی در فرهنگ معین
(غَ ) [ ع . ] (ص . ) جِ غانیه .
معنی کلمه غوانی در فرهنگ عمید
= غانیه
معنی کلمه غوانی در فرهنگ فارسی
( صفت ) جمع غانیه ۱ - زنانی که به سبب جمال خود از زیور بی نیاز باشند زنان جمیل : گروهی آن را خود غنیه خوانده که مغنی شیوه ایست از طلب غوانی افکار دبیرانه . ۲ - زنان آواز خوان .
معنی کلمه غوانی در ویکی واژه
جِ غانیه.
جملاتی از کاربرد کلمه غوانی
در شعری حماسی، مربوط به واهاگن که محبوبترین ایزد ارمنیان بودهاست، او را نوجوانی زاییده شده از چهار عنصر یعنی آسمان (هوا)، زمین (خاک)، دریا (آب)، و نی زرد مایل به ارغوانی (آتش) دانستهاند که دارای موهای آتشین (پراکنده از آتش)، ریش آتشین (آتش سوز) و چشمانی مثال خورشید است.
هنوزش خط سبز ننوشت گامی در اطراف رخساره ارغوانی
خون دل می خورم اسیر کجاست باده ارغوانیی دارم
چو مرغ چمن ارغنونساز شد گل ارغوانی دلش باز شد
آغوانی (به ارمنی: Աղվանի) یک روستا در ارمنستان است که در استان سیونیک واقع شدهاست. آغوانی در ۳۹ کیلومتری شمالغرب کاپان، مرکز استان سیونیک واقع شده است.
زان جام شراب ارغوانی زان چشمه آب زندگانی
به خونت پنجه سازم ارغوانی ز سر گیرم به مرگت زندگانی
هزاران خم شراب ارغوانی سب وی خود فزون تر ز آنچه دانی
مرا یک دو ساغر، می ارغوانی کرم کن زخم خانهٔ عشق حیدر
اغوانیت ۳۰۶ متر بالاتر از سطح دریا واقع شدهاست.
تا ز خون شد ارغوانی، سنبل گیسوی اکبر در چمن دیگر نخواهم برد نام ارغوان را