پس درد

معنی کلمه پس درد در لغت نامه دهخدا

پس درد. [ پ َ دَ ] ( اِ مرکب ) اوجاعی که زن را پس از وضع حمل پدید آید و آنراعرب حِس گوید. دردی که زاهو را باشد پس از ولادت.

معنی کلمه پس درد در فرهنگ فارسی

( اسم ) دردهایی که پس از وضع حمل در زائو پدید میاید .

جملاتی از کاربرد کلمه پس درد

پیدا بسوز، ای دل، مرا پس درد پنهان بازگو هنگامه اول گرم کن، پس شرح این افسانه ده
تعریف ارسطو که هامیلتون و' استوارت میل' آن را تصحیح کرده‌اند: لذت نتیجه فعل موافق با طبیعت موجود زنده است، و درد نتیجه فعلی است که ضد طبیعت فاعل باشد. پس درد نتیجه عملی است که زائد بر قدرت فاعل، یا کمتر از قدرت فاعل است.
بیم باشد که ز پس درد برآید نفسم یک نفس گر نرسد ناله به فریاد مرا
ازین پس درد بر دردم میفزای به سوی وصل یارم راه بنمای