عاقبت. [ ق ِ ب َ] ( ع اِ ) عاقبة. پایان هر چیزی. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). فرجام. سرانجام : وی هشیار بود و سوی عاقبت نیکو نگاه کردی. ( تاریخ بیهقی ص 157 ). بد نسگالد به خلق بد نبود هرگزش وانکه بدی کرد هست عاقبتش بر ندم.منوچهری.و اگر در عاقبت کارها و هجرت سوی گور فکرت شافی واجب داری. ( کلیله و دمنه ). عاقبتی هست بیا پیش از آن کرده خود بین و بیندیش از آن.نظامی.یارب از لطف و کرم عاقبت خاقانی خیر گردان تو که ما در طلبش خواب و خوریم.خاقانی.که از چنگال گرگم در ربودی چو دیدم عاقبت گرگم تو بودی.سعدی ( گلستان ).گفت پیغمبر که چون کوبی دری عاقبت زان در برون آید سری.مولوی. عاقبة.[ ق ِ ب َ ] ( ع اِ ) پایان هر چیزی : و عاقبة الامور. ( قرآن 41/22 ). رجوع به عاقبت شود. || فرزند، یقال لیس له عاقبة؛ أی ولد. ( منتهی الارب ). نسل. ( اقرب الموارد ). || تأمل در آخر کاری. ( منتهی الارب ). ج ، عَواقب. ( اقرب الموارد ).
معنی کلمه عاقبت در فرهنگ معین
(ق بَ ) [ ع . عاقبة ] (اِ. ) آخر کار، پایان هر چیز.
معنی کلمه عاقبت در فرهنگ عمید
آخر کار، پایان هر چیز، فرجام، سرانجام.
معنی کلمه عاقبت در فرهنگ فارسی
آخرکار، پایان هرچیز، فرجام، سرانجام ( اسم ) ۱ - پایان هر چیز انجام آخر انتها . ۲ - نتیجه حاصل ماحصل .
معنی کلمه عاقبت در ویکی واژه
finalmente infine عاقبة آخر کار، پایان هر چیز.
جملاتی از کاربرد کلمه عاقبت
قلمرو مردم سلت باستان از بریتانیا تا سراسر فرانسه و از آلمان تا اروپای مرکزی امتداد مییافت. آنها اهل دفتر و قلم نبودند تا کتابتی داشته باشند؛ اما فرهنگی بسیار غنی داشتند. حفاریهای قبور ایشان و مکانهای دینی نشان میدهد که آنها خدایان و ایزدبانوان بسیاری را میپرستیدند. عاقبت، رومیان بیشتر سرزمینهای آنها را فتح کردند و توصیفاتی از برخی خدایان و مناسک دینی آنها بهجا گذاشتند. همچنین رومیان، بسیاری از خدایان آنان را با خدایان خود یکسان پنداشتند.
اهلی مگو که بخت شود یار عاقبت گر کار من بیاری بختست وای من
همه را عاقبت زوالی بود گشت معلوم کان خیالی بود
حدود ۳ ماه قبل از فستیوال، یک هیئت ۵ نفره از بهترین و شناختهشدهترین کارشناسان صدا وارد تهران میشوند و با تحقیق و بررسی روی کار و صدای همهٔ خوانندگان جوان ایرانی و ملاحظهٔ برنامههای رادیویی و صحنهای، عاقبت از بین خانمها، نوشآفرین و از بین آقایان، ابی را برای شرکت در این فستیوال برمیگزینند.
پنجاه و نهمین آیه از سوره نساء که به آیه اولی الامر نیز مشهور است، از آیههای قرآن با محوریت امامت و رهبری است. مکارم شیرازی، مفسر شیعه در ترجمه این آیه آوردهاست: «ای کسانی که ایمان آوردهاید اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و صاحبان امر را و هرگاه در چیزی نزاع کردید آن را به خدا و پیامبر ارجاع دهید اگر ایمان به خدا و روز رستاخیز دارید، این برای شما بهتر و عاقبت و پایانش نیکوتر است.»[یادداشت ۱۲]
از سگ اصحاب کهف در قرآن نام برده شدهاست. در ادبیات عرفانی نیز به عاقبت او که روانه بهشت شد در براب رعاقبت فرزند نوح که گرفتار عذاب شد بارها اشاره شدهاست.
در دل چون سنگ او تاثیر کرد عاقبت این ناله های زار ما
بگذارید در جایی که نوپال هست، زاویهٔ کوچکی بسازیم تا ایزد ما، عاقبت به آرامش دست یابد.
قطرهٔ اشک مرا کردی قبول قطره را در دانه کردی عاقبت
سوره ذاریات سوره ۵۱ از قرآن است، ۶۰ آیه دارد و سورهای مکی است. محتوای این سوره در مورد معاد، توحید نشانههای خدا در جهان، و داستان پیامبران مختلف برای دعوت پیامبر اسلام به استقامت در برابر مخالفانش است. از جملهٔ این داستانها، داستان فرشتگان مهمان ابراهیم که برای مژده به او و همسرش سارا بر فرزنددار شدنشان مأمور شدهبودند است. این سوره برای عبرت گرفتن از عاقبت بدکاران توصیه میشود
بسیار جان بکنده و جان داده عاقبت من جملهٔ حدیث بگفتم به سر ملا
شیخ گفتا عاقبت از حق بترس خویش را زین فعل خود فریا د رس
بام متولّدِ نیویورک بود و در خانوادهای آمریکایی ثروتمند بزرگ شد اما خود در چند پیشهای که انتخاب کرد، ناموفق بود و حتی ورشکست شد و عاقبت پا به دنیای تئاتر گذاشت و توانست پیشرفت کند.
در زبر افتاد خاک او را بسی عاقبت ز آنجا بر آوردش کسی
چهره عاقبت کار به روشن گهران هم ز آیینه آغاز هویدا باشد
به راه عشق تودر هر قدم چهی است به راهم ندانم عاقبت آید چه بر سر من از این ره
گفتم به دل: ای دل مرو اندر پی زلفش نشنید سخن، عاقبت اندر سر آن شد