ریوی

معنی کلمه ریوی در لغت نامه دهخدا

ریوی. [ ی َ ] ( ع ص نسبی ) منسوب به ریه : امراض ریوی. ( یادداشت مؤلف ).
ریوی. [ ری ] ( ص نسبی ) منسوب است به ریو که محله ای است به بخارا. ( از لباب الانساب ).
ریوی. [ ری ] ( اِخ ) ابواسحاق ابراهیم... ریوی سرخسی. از ابوعبداﷲ محمدبن موسی... و جز وی روایت شنید و ابوالعباس مستغفری از او روایت دارد. ( از لباب الانساب ).

معنی کلمه ریوی در فرهنگ معین

(یَ یّ ) [ ع . ] (ص نسب . ) منسوب به ریه .

معنی کلمه ریوی در فرهنگ عمید

مربوط به ریه: بیماری ریوی.

معنی کلمه ریوی در فرهنگ فارسی

منسوب به ریه، بیماری ریوی
( صفت ) منسوب به ریه : سل ریوی .
ابو اسحاق ابراهیم ریوی سرخسی از ابو عبدالله محمد بن موسی و جزوی روایت شنید و ابوالعباس مستغفری از او روایت دارد .

معنی کلمه ریوی در ویکی واژه

منسوب به ریه.

جملاتی از کاربرد کلمه ریوی

غریوی برآمد از آن نره دیو که برزد به هم غار و که ز آن غریو
اسپینتو اسکریویا ۴٫۱ کیلومترمربع مساحت و ۳۷۹ نفر جمعیت دارد و ۲۶۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده‌است.
او با امضای قراردادی با استودیو متروگلدوین مایر در سال ۱۹۴۱ در نقش‌های کوچکی ظاهر شد تا اینکه با بازی در فیلم قتل‌ها در سال ۱۹۴۶ توجه اذهان عمومی را به خود جلب نمود. او تبدیل به یک ستارگان برجسته سینمایی شد و به عنوان یکی از زیباترین زنان زمان خود شناخته شد. او نامزد دریافت جایزه اسکار برای بهترین هنرپیشه زن برای فیلم موگامبو (۱۹۵۳) شد. او از دهه ۵۰ تا ۷۰ در فیلم‌های مهم زیادی ظاهر شد از جمله در ساحل (۱۹۵۹)، شب ایگوانا (۱۹۶۴)، زلزله (۱۹۷۴) و گذرگاه کاساندرا (۱۹۷۶). گاردنر تا سال ۱۹۸۶ یعنی چهار سال پیش از مرگش در اثر التهاب ریوی به بازی در فیلم‌ها ادامه داد.
آندری آندریویچ مارکوف (روسی: Андре́й Андре́евич Ма́рков؛ زاده ۱۴ ژوئن ۱۸۵۶ – درگذشته ۲۰ ژوئیهٔ ۱۹۲۲) ریاضی‌دان اهل روسیه در زمینه نظریه احتمالات بود.
شد آن انجمن زار و گریان بروی برآمد غریویدن های و هوی
شوری ز شرابخانه برخاست برخاست غریوی از چپ و راست
غریویدن چنگ و بانگ رباب برآمد ز ایوان افراسیاب
ز لشگرگه شاه فیروزمند غریوی برآمد به چرخ بلند
غریوی برآمد از آن تیره ابر کزو آب گردید جان هژبر
غریویدن کوس گردون شکاف زمین را برافکند پیچش به ناف
همچنین اریتم ندوزوم در برخی از بیماران سل ریوی اولیه دیده میشود .
سحرگه چو برخاست بانگ خروس زهر سو برآمد غریوی ز کوس
چون دام همه پیچی و چون خام همه چین چون دیو همه ریوی و چون زاغ همه رنگ
که ناگه برآمد ز روی هوا غریوی که شد سام از هش جدا
یونانیان در گذشته مادها را آریویی می‌شناختند و یونانیان آراییا را برای پارسیان باستان به کار می‌بردند. معنای قومی مشابهی هم در سده‌های بعد رایج شد.