معنی کلمه رشا در لغت نامه دهخدا
رشا. [ رِ ] ( اِخ ) رشاء. منزل دوم قمر. ( یادداشت مؤلف ). گروهی این منزل بیست وهشتم ( بطن الحوت )را رشا نام کرده اند... و به رسن تشبیه کنند. ( التفهیم ). منزل بیست وهشتم از منازل قمر و آن چند ستاره خرد است مسلسل مانند رسن. ( غیاث اللغات ) :
خاتون رشا ز ناقه داری
با بطن الحوت در عماری.نظامی.و رجوع به رشاء شود.
( رشاً ) رشاً. [ رَ شَن ْ ] ( ع اِ ) ج ِ رشاة. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به رشاة شود.