فراشته. [ ف َ ت َ / ت ِ ] ( ن مف ) افراخته. افراشته. بالابرده. بلندکرده : گهی به بازی بازوش را فراشته داشت گهی به رنج جهان اندرون بزد آرنج.بوشکور.چونانش همتی است رفیع و فراشته کز فر هر دو فرقد مرقد کند همی.منوچهری.رجوع به فراشتن و افراشته و افراخته شود.
معنی کلمه فراشته در فرهنگ معین
(فَ تِ ) (ص مف . ) افراشته .
معنی کلمه فراشته در ویکی واژه
افراشته.
جملاتی از کاربرد کلمه فراشته
پوزه سگ اشپیتز ژاپنی کشیده بوده و گوش هایی کوچک، مثلثی شکل و افراشته دارد.
لشکر گریة خون در پی سر داشته فیّاض علم آه که در سحن دل افراشته بودم
از فیلمها یا مجموعههای تلویزیونی که وی در آنها نقش داشته است، میتوان به بادبانهای برافراشته اشاره نمود.
گردون سرافراشته صد بوسه زند هر روز بر آن پای که بندش تو کنی
علم عید برفراشته اند علم شادی وطرب بفراز
شاه را بین ز بهر نصرت و فتح علم افراشته به جوزا بر
در ۵ ژوئن ۲۰۱۷ توماس شانون معاون وزیر امور خارجه آمریکا سند ورود مونتهنگرو برای پیوستن به پیمان آتلانتیک شمالی را پذیرفت. داسکو مارکویچ نخستوزیر مونتهنگرو رسماً این سند را به ناتو ارائه کرد و به این ترتیب مونتهنگرو بیست و نهمین عضو ناتو شد. دبیرکل ناتو ینس استولتنبرگ برای استقبال از مونتهنگرو به عنوان جدیدترین عضو این معاهده در این مراسم شرکت کرد. روز ۷ ژوئن ۲۰۱۷ پرچم مونتهنگرو بر فراز مرکز فرماندهی ناتو برای نخستین بار برافراشته شد.
در زیر مه فراشته از سیم ساده سرو بر برگ گل گذاشته از مشک سوده تار
ای بخت تو فراشته بر آسمان علم وی نام تو نگاشته بر مشتری نگار
بی نایب تو مباد در شرع افراشته کوشه مساند
به یزدان که افراشته آسمان که هم جان دهد هم سر آرد زمان
یال و دم پرپشت با موهای ظریف و نرم. یال اغلب صاف است (مانند اسب نژاد تاروبرد) که ممکن است بسیار بلند شود. به هنگام حرکت، دم را بهصورت افراشته نگه میدارد. دست و پاهای اسب کاسپین فاقد رویش مو بر روی مچ بوده یا از موی کمی در این محل برخوردار است.
کلاه مرصع برافراشته قبا تا کف پای بگذاشته
ای از فراز سدره برافراشته علم وی صورت شفای تو درسورة الم