۱ - ( مصدر ) تراویدن آب . ۲ - ( اسم ) تراوش آب . ۳ - ( اسم ) عرق خوی . رشیح . عرق .
معنی کلمه رشح در دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] رشح به معنای جوشیدن است که در باب طهارت و آب جاری از آن سخن به میان آمده است. رَشح تراوش کردن، تراویدن است. معنای اصطلاحی رشح مراد از رشح در این جا خروج آب از زمین به صورت تدریجی- و نه فوران- است. کاربرد رشح در فقه از این عنوان در باب طهارت سخن گفته اند. رشح در آب جاری ...
معنی کلمه رشح در ویکی واژه
تراویدن آب. تراوش.
جملاتی از کاربرد کلمه رشح
به رشح خامه جامی نظرگشا کاینجاست که سر همی زند از نیم قطره صد قلزم
رشحه خامهات چو اشک نیاز کرده آب حیات افشانی
شاخ امید که از رشحه خم خرم بود اندرین فصل بهارم زچه رو بار نداد
گزارشهایی نیز در زمینهٔ فعالسازی پذیرندههای موجود در غشای پلاسمایی وجود دارد. سلولهای ترشحکنندهٔ لیزاب موقعیت سطحیتری دارند و در لایههای بیرونی کلاهک قرار میگیرند. طی تمایز یابی، استاتوسیتها با تغییرات فراساختاری قابل ملاحظهای نظیر افزایش تعداد اجسام گلژی، تشکیل واکوئل مرکزی و کاهش پلاستها به این سلولها تبدیل میشوند.
دو نیم رشحه زلال لبت عجب که یکی چهار نهر جنان در ازای آن گیرد
رشح نوالش فزون از عرق ابر و بحر شرح جلالش برون از ورق کیف و کم
دل که بدان رشحه غم اندود شد بود کبابی که نمک سود شد
ای نامه بر بیار تو باری سلام خشک گر بار رشحه قلم از من دریغ داشت
رشحه ای از حسن جانان ریختند بر جهان از عشق طوفان ریختند
بر رخش از دو چشم اشک فشان مانده از رشحه جگر دو نشان
2- اَشک : مایعی که از غدد اشکی در چشم ترشح میشود .
به نیم جرعه چه شوراست در دلم گویی کزآن لب نمکین رشحه ای فتاده بجام