کشتکار

معنی کلمه کشتکار در لغت نامه دهخدا

کشتکار. [ ک ِ ] ( ص مرکب ) زارع. دهقان. فلاح. زراعت کننده. برزیگر. برزگر. ( ناظم الاطباء ). کشاورز. ( یادداشت مؤلف ). || ( اِ مرکب ) زمین مزروع. مزرعه. محل زراعت. ( ناظم الاطباء ) :
گفت ما خوردیم بر در کشتکار رفتگان
هر که آید گو بری او هم ز کشت ما بخور.ابن یمین.- کشتکار جهان ؛ کنایه از دنیا و روزگار. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه کشتکار در فرهنگ معین

(کِ ) (اِ. ) زارع ، برزگر.

معنی کلمه کشتکار در فرهنگ عمید

۱. زارع، کشاورز.
۲. کشتزار، مزرعه.

معنی کلمه کشتکار در فرهنگ فارسی

زارع، کشاورز
۱ - ( صفت ) زارع کشتگر . ۳ - ( اسم ) مزرعه .

معنی کلمه کشتکار در ویکی واژه

زارع، برزگر.

جملاتی از کاربرد کلمه کشتکار

ز آب دیده خورد کشته امیدم آب کجاست اشک که بر کشتکار خود گریم
پروین، چه حصاد و چه کشتکاری آنجا که نه باران نه آفتابست
چو او را درافکند بر کشتکار چرانید اسبان در آن مرغزار