یمن

یمن

معنی کلمه یمن در لغت نامه دهخدا

یمن. [ ی َ م َ ] ( ع اِ ) سوی راست. یمین. ( منتهی الارب ). سوی دست راست. ( ازناظم الاطباء ). دست راست. ج ، یمینات. ( مهذب الاسماء ).
یمن. [ ی َ ] ( ع مص ) مبارک کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( دهار ) ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ). || مبارک و نیک بخت گردیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). مبارک گردیدن. ( ناظم الاطباء ) ( از متن اللغة ). خجسته شدن. ( آنندراج ). || دست راست بردن کسی را. ( منتهی الارب ). به جانب دست راست بردن کسی را. ( ناظم الاطباء ) ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ). ورجوع به یُمن شود. || از سوی راست کسی آمدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). از جانب راست کسی درآمدن. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ).
یمن. [ ی َ م َ ] ( ع مص ) از سوی راست کسی آمدن. ( آنندراج ). و رجوع به یَمْن شود.
یمن. [ ی ُ ] ( ع مص ) مبارک و نیکبخت گردیدن. ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || مبارک گردانیدن. ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ). || به جانب راست بردن کسی را. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به یَمْن شود.
یمن. [ ی ُ ] ( ع اِمص ) نیک بختی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). خجستگی. ( دهار ). میمنت. ج ،میامن. ( ناظم الاطباء ). مبارکی. ( آنندراج ). نیک فالی. خوش اغوری. شگون. فرخی. فرخندگی. خوش شگونی. فال نیک. مقابل شُؤْم ، فال بد. ( یادداشت مؤلف ) :
یمن همه بزرگان اندر یمین اوست
یسر همه ضعیفان اندر یسار او.فرخی.همواره یمن باد تو را بر یمین
پیوسته یسر باد تو را بر یسار.فرخی.هر سپاهی را که چون محمود باشد شهریار
یمن باشد بر یمین و یسر باشد بر یسار.فرخی.یارب هزار سال ملک را بقا دهی
درعز و در سلامت و در یمن و در یسار.منوچهری.گر یمن کسی طلب کند یمنی
ور یسر کسی طلب کند یسری.منوچهری.با آنچه کسری بن عادل انوشیروان کسری بن قباد را سعادت ذات و یمن نقیبت حاصل ، می بینم که کارهای زمانه میل به ادبار دارد. ( کلیله ودمنه ).
یمن و ترک هست شوم به من
یمن فال یمن فرستادی.خاقانی.دلایل یمن و سعادت در حرکت و سکون از او هویدا. ( ترجمه ٔتاریخ یمینی ). امور دولت به حسن کفایت و یمن ایالت وزیر در سلک انتظام متسق و مجتمع بود. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 365 ). ولایت مکرانات به یمن دم و برکت قدم اوپادشاه را مسخر و مستقیم شد. ( المضاف الی بدایعالازمان ص 5 ). به سبب یمن برکات اهل ایمان... ( تاریخ جهانگشای جوینی ).

معنی کلمه یمن در فرهنگ معین

(یُ مْ ) [ ع . ] (اِ. ) خیر و برکت ، خجستگی .

معنی کلمه یمن در فرهنگ عمید

۱. خیروبرکت، خجستگی.
۲. [قدیمی] نیک بختی.

معنی کلمه یمن در فرهنگ فارسی

یمن یا عربستان خوشبخت . کشور کوچک مستقلی است در جنوب غربی شبه جزیر. عربستان کنار دریای احمر که در سال ۱۹۳۴ بموجب پیمانی که با انگلستان بست دارای استقلال گشت
خیروبرکت، خجستگی، نیک بختی
(اسم ) ۱- نیک بختی .۲-برکت .۳- افزایش .
نیک بختی خجستگی

معنی کلمه یمن در دانشنامه عمومی

یمن (استان ساسانی). یمن یکی از استان های شاهنشاهی ایران در اواخر دوران باستان در جنوب غربی شبه جزیره عربستان بود. مرزهای یمن ساسانی تقریباً با یمن امروز مطابقت داشت.
یمن در سال ۵۷۰ میلادی توسط گروه کوچکی از اسواران ارسالی خسرو انوشیروان به سرکردگی وهریز فتح شد. وهریز مأموریت داشت تا شاهزاده حمیری یعنی سیف بن ذی یزن را که پس از حمله حبشه ای ها تاج و تخت خود را دست داده بود، به عنوان دست نشانده ایران بر تخت فرمانروایی یمن بنشاند. وهریز با موفقیت مأموریت خود را به انجام رساند و به تیسفون بازگشت. احتمالاً این حمله ساسانیان مجازاتی برای همکاری حبشه ای ها با رومیان در جریان تجارت ابریشم بوده است. به هر ترتیب، ساسانیان با فتح یمن بر تمامی راه های آبی که شرق را به غرب متصل می کرد، چیره شدند.
با این حال، در سال ۵۷۵ یا ۵۷۸، سیف در حمله مجدد حبشه ای ها کشته شد و وهریز مجبور گردید تا برای فتح یمن به عربستان بازگرد، این بار با نیرویی متشکل از چهار هزار سرباز. وی باز هم موفق بود و بار دیگر نیروهای حبشه را از یمن بیرون راند و خود نیز به عنوان فرماندار یمن در آنجا ماند.
مدتی پس از سرنگونی و مرگ خسرو پرویز در سال ۶۲۸، یمن توسط محمد فتح شد.
علی ابن ابی طالب به دستور محمد و با سیصد اسب سوار حرکت کرد و این سواران نخستین سوارانی بودند که به سرزمین یمن ساسانی وارد شده بودند. چون به نزدیکترین ناحیه که سرزمین مذحج بود، رسیدند، یاران علی پراکنده شدند و مقداری غنایم و اسیر بدست آوردند که شتر و میش و غیره بود. علی، «بریدة بن حصیب» را به سرپرستی غنایم منصوب کرد و پیش از آنکه به سپاهی از آنان برخورد کند، همه غنایم را در اختیار بریده گذاشت. سپس به گروهی از آنان برخورد کرد و آنها را به اسلام دعوت کرد و تحریض و ترغیب کرد که نپذیرفتند و شروع به کشن کردن سپاه علی کردند. علی پرچم را به «مسعود بن سنان سلمی» داد و او پیش رفت. مردی از قبیله مذحج شروع به هماورد خواستن کرد. «اسود بن خزاعی سلمی» به نبرد او رفت و هر دو اسب سوار بودند. ساعتی در میدان جولان کردند تا آنکه اسود او را کشت و جامه و سلاح او را برداشت. آنگاه علی با سپاه خود به آنها حمله کرد که بیست نفر از آنان کشته و بقیه متفرق شده، گریختند و پرچم خود را همچنان نصب شده باقی گذاشتند.

معنی کلمه یمن در دانشنامه آزاد فارسی

یَمَن
نقشه باب الیمن با قدمتی 1000 ساله در مرکز شهر صنعا، موقعیت. جمهوری یمن در آسیای جنوب غربی، در ساحل جنوبی شبه جزیرۀ عربستان و در ساحل شمالی خلیج عدن، جای دارد. این کشور از شمال به عربستان سعودی، از شرق به کشور عمان، از جنوب به خلیج عدن، و از غرب به دریای سرخ محدود است. مساحت این کشور ۵۵۵هزار کیلومتر مربع است و شهر صنعا پایتخت آن است.سیمای طبیعی. یمن سرزمینی کوهستانی است که رو به غرب بر ارتفاع آن افزوده می شود و بلند ترین نقطۀ کشور، کوه نبی شعیب با ارتفاع ۳,۷۶۰ متر، در ارتفاعات غربی جا دارد. جلگۀ ساحلی دریای سرخ که به سواحل تهامه معروف است، در مقایسه با دیگر نواحی کشور از رطوبت بیشتری برخوردار است و کشتزارهای یمن عمدتاً در همین ناحیه و در ارتفاعات غربی قرار دارند. نواحی جنوبی یمن را کوه های خشک و دیگر نواحی آن را اراضی بایر فراگرفته است و زمین های مزروعی آن به درّه ها و واحه های معدودی چند منحصر شده است. کشور یمن، علاوه بر سرزمین اصلی، از حدود ۱۱۲ جزیره و جزیرک تشکیل شده که مهم ترین آن ها عبارت اند از جزایر قمران، با مساحت ۱۸۱ کیلومتر مربع؛ سوقطرا، با مساحت ۳,۵۰۰ کیلومتر مربع؛ و جزیرۀ بریم. یمن به هفده فرمانداری کل و ناحیۀ پایتخت تقسیم می شود و مهم ترین شهرهای آن عبارت اند از عدن، تعز، حدیده، و مکلا. اقلیم این سرزمین بسیار گرم و خشک و کویری است؛ ارتفاعات غربی در مقایسه با دیگر نواحی آن نسبتاً معتدل تر است و بارندگی های نسبتاً بیشتری دارد و غیر از کوهستان های غربی، دیگر نواحی این کشور فاقد پوشش گیاهی است. میانگین دمای شهر صنعا در دی ماه چهارده درجۀ سانتی گراد، در تیرماه۲۱.۷ درجۀ سانتی گراد، و میانگین بارندگی سالانۀ آن ۵۰۸ میلی متر است.
اقتصاد. بیش از نیمی از نیروی کار کشور یمن به کشاورزی مشغول اند و فرآورده های آن به طریق سنتی به دست می آیند که شامل ارزن، ذرتِ خوشه ای، میوه، بادام و پسته، قهوه، پنبه، و غلات است. ذخایر نفت آن اگر چه اندک است ولی در اقتصاد این کشور نقش مهمی دارد. یمن از نظر منابع زیرزمینی نسبتاً فقیر است و نمک و گچ و تا حدودی نفت، عمده ترین ذخایر آن محسوب می شوند. ماهی گیری نقش مهمی در اقتصاد یمن دارد و میزان صید آن به حدود ۱۲۵هزار تن بالغ می شود. صنایع کشور یمن عمدتاً در پیرامون شهر عدن متمرکز است و تولید کفش، مواد شیمیایی، پالایش نفت، نساجی، مصنوعات چرمی و فلزی، سیمان، و روغن های خوراکی را شامل می شود.
حکومت و سیاست. نوع حکومت کشور یمن جمهوری چندحزبی با دو مجلس قانون گذاری است. مجلس نمایندگان یمن معروف به مجلس نوّاب، ۳۰۱ عضو دارد که هر پنج سال یک بار انتخاب می شوند. شورای مشورتی یمن از ۱۱۱ عضو انتصابی تشکیل شده است و رئیس جمهور با رأی اکثریت نمایندگان شورای مزبور برای یک دورۀ هفت ساله برگزیده می شود.
مردم و تاریخ. جمعیت یمن ۲۲,۴۹۲,۰۳۵ نفر است (۲۰۰۹) و تراکم نسبی آن به۴۰.۵ نفر در کیلومتر مربع می رسد. رشد سالیانۀ جمعیت این کشور۳.۱ درصد است و۹۷.۵ درصد از آنان را اعراب تشکیل می دهند. اکثر مردم آن مسلمان اند و در حدود ۷۵ درصد از آنان در روستاها به سر می برند و زبان رسمی آنان عربی است. یمن، که همان عربستان سعید است، سابقۀ تاریخی طولانی دارد. خاندان حمیری، که از قرن ۲پ م تا قرن ۶م بر عربستان سعید فرمانروایی داشتند، در ۵۲۵ به دست حبشیان برافتادند. در ۵۷۰م ایرانیان بر یمن تسلط یافتند و حبشیان را از آن سامان بیرون راندند. آیین اسلام در قرن ۷م در یمن رواج یافت و در قرن ۹م/۳ق امام زیدی سلسلۀ امامان را تأسیس کرد که تا نیمۀ قرن ۲۰ بر تمام یا قسمتی از این سرزمین حکومت می کردند. در قرن ۱۱م/۵ق امامان اسماعیلی به کمک فاطمیان مصر بر این سرزمین حاکم شدند. و چندی نیز به دست صلاح الدین ایوبی افتاد و درپی آن سلسله رسولیان بر سرزمین مزبور حکومت یافتند. پرتغالی ها در ۱۵۱۳م/۵۱۹ق به یمن وارد شدند و وهابی ها در آغاز قرن ۱۹ یمن را میدان تاخت وتاز خود قرار دادند و خود در ۱۸۱۸ تسلیم ابراهیم پاشا، سردار عثمانی، شدند و ناگزیر یمن را تخلیه کردند. پس از جنگ جهانی اول، انگلیسی ها بر یمن استیلا یافتند و پایگاه دریایی عدن را برای کنترل عبور و مرور کشتی ها از کانال سوئز، در اختیار گرفتند و امارت یمن را تحت الحمایۀ خود قرار دادند. پس از پایان جنگ جهانی دوم زمزمه های حاکی از نارضایی که از گوشه و کنار به گوش می رسید به کشته شدن امام یمن منجر شد. یمن در ۱۹۵۸ به جمهوری متحدۀ عرب پیوست و در ۱۹۶۱ از آن جدا شد. شورشیان که از حکومت امامان ناراضی بودند، تحت فرماندهی سرتیپ عبدالله السلال زمام امور کشور را در دست گرفتند و نظام جمهوری را بر آن کشور حاکم کردند و بدین سان جنگ میان سلطنت طلبان و جمهوری خواهان آغاز شد که تا ۱۹۶۹ ادامه یافت. توافق میان دو طرف به خلع سرتیپ سلال از ریاست جمهوری و امام بدر از سلطنت یمن منجر شد و جنگ های داخلی پایان یافت. تندروهای شورشی که خواهان برقراری نظام توده ای یا کمونیستی بودند، از جمهوری خواهان معمولی جدا شدند و سرزمین یمن را به دو قسمت جمهوری عربی یمن و جمهوری یمن جنوبی تقسیم کردند. براساس توافق نامه ۱۹۷۹، کشور تجزیه شدۀ یمن بار دیگر متحد شد و با تأسیس نخستین شورای مشورتی (۱۹۸۰) پایه های وحدت یمن ریخته شد و در یکم مۀ ۱۹۹۰ جمهوری یمن رسماً به وجود آمد.

معنی کلمه یمن در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] یمن کشوری در جنوب شبه جزیره عربستان در قاره آسیا است که از جهات تاریخی، فرهنگی، اقتصادی و راهبردی دارای اهمیت است.
این کشور اسلامی، سابقه ای دیرینه در اسلام و تشیع دارد. یمن تنها کشوری است که مردمش بدون جنگ تسلیم امام علی فرستاده پیامبر اسلام شدند و به اسلام گرویدند. مسلمانان یمن هم در تحکیم تشیع بعد از ماجرای سقیفه نقش داشتند، هم در دعوت از امام علی (ع) برای خلافت بعد قتل خلیفه سوم.اهالی یمن جزو جدی ترین مخالفان معاویه بودند. در واقعه عاشورا چند مسلمان اهل یمن در دفاع از امام حسین (ع) حضور داشتند.از سال ۲۸۰ ق شیعیان زیدی در یمن حکومت تشکیل دادند و از آن زمان یمن مرکز زیدیه محسوب می شود. شیعیان یمن از سوی سلفیون که گفته می شود بیشتر از سوی عربستان حمایت می شوند مورد تهدید قرار دارند. آنان با حکومت مرکزی نیز میانه خوبی ندارند. شیعیان در سال های اخیر بر دامنه تلاش های خود برای ایفای نقشی بیشتر در تحولات یمن افزوده اند. در سالهای اخیر بخشی مهم از فعالیتها علیه حکومت یمن به دست شیعیان رقم خورده است. حوثی ها مهم ترین گروه شیعه در یمن هستند.در سال ۲۰۱۵ م پس از سلسلسه اتفاقاتی که منجر به فرار منصور هادی رییس جمهور مستعفی یمن از پایتخت و قدرت گرفتن گروه حوثی ها در این کشور شد، عربستان سعودی با حمایت ایالات متحده امریکا و برخی قدرتهای غربی و به همراه اکثریت کشورهای عربی حملات هوایی دامنه دار و پر تلفاتی را علیه یمن آغاز کرده که منجر به کشته شدن افراد غیرنظامی بسیار شده است.
جغرافیای طبیعی
یمن کشوری است که از شمال به عربستان سعودی، از شرق به عمان، از جنوب به خلیج عدن و از غرب به دریای سرخ محدود است. مساحت این کشور تقریباً ۵۳۶/۸۶۹ کیلومتر مربع است.جمهوری یمن را می توان به ۵ منطقه زیر تقسیم نمود:• مناطق کوهستانی: که شمال و شمال غربی و قسمتی از جنوب یمن را پوشانده است. تقریباً دو پنجم مساحت کشور یمن شمالی سابق را کوهستان تشکیل داده بود. این منطقه کوهستانی به «فلات الجبال» مشهور است و حاصل خیزترین منطقه یمن به شمار می آید.• منطقه جلگه ای: این منطقه در شرق و شمال ارتفاعات کوهستانی و به موازات آنها قرار دارد، امّا بیشتر به سمت صحرای «ربع الخالی» امتداد پیدا کرده و سپس به تدریج کاهش یافته است. استانهای «صعده»، «الجوف»، «شبوه»، حضرموت و «المهره» دراین منطقه قرار دارند.• منطقه ساحلی: زمین های مشرف به دریای سرخ، خلیج عدن و دریای عرب را شامل می شود.• منطقه ربع الخالی: از مناطق صحرایی یمن است که در اطراف آن بعضی از گیاهان صحرایی می روید. در طول تاریخ، این صحرا دارای اسامی متعددی بوده است مانند صحرای بزرگ یمن و صحرای احقاف.• جزایر یمن: که بیشتر در دریای سرخ پراکنده اند.
شهرهای مهم
یمن دارای شهرهای تاریخی و با اهمیت زیادی است که مهمترین آنها عبارتند از:• صنعا: شهر صنعا مرکز استانی به همین نام و یکی از قدیمی ترین پایتخت های دنیا است. این شهر مرکز سیاست و تجارت جمهوری یمن است. این شهر از زمان حضرت عیسی(ع) با این نام شناخته می شده است.• مأرب: مأرب مشهورترین شهر یمن باستانی است که در شرق صنعا واقع شده و پایتخت قدیمی حکومت های «سبا» و ملکه سبا «بلقیس» بود.شهر مأرب همان دیار سبا است که خداوند در قرآن از آن یاد کرده و مردمانش را با سیل عرم عذاب کرده است.• صعده: این شهر مرکز استان صعده و یکی از مراکز اصلی است که نقش مهم و عمده ای را در دوران اسلامی ایفا نموده است. این شهر همچنین توقف گاه حجاج و تجّاری که عازم مکه بودند، به شمار می آمد. شهر قدیمی این منطقه که با دیواری احاطه شده، مرکز حکومت امام الهادی (اوّلین امام زیدی های یمن) بود و مسجدی نیز به همین نام در این شهر وجود دارد که در ۲۴۳ کیلومتری شمال صنعا قرار گرفته و دارای ساختمان هایی است که دیوارهای آن در سال های بسیار دور از گِل ساخته شده و هنوز هم پابرجاست. این شهر نیز دارای آثار باستانی و تاریخی است.• شبوه: یکی دیگر از شهرهای قدیمی یمن است. شبوه به خاطر اینکه مرکز حکومت حضرموت بوده، در تاریخ تمدّن کهن یمن، دارای ارزش فراوانی است.• ذمار: این شهر به خاطر معماری خاصّ و مدارس اسلامی آن، مشهور است. خانه های این شهر با استفاده از سنگ های سیاه زینتی ساخته شده است. این سنگ های سیاه که به طور بسیار مرتّب از آنها استفاده شده، جلوه خاصی به دیوارهای منازل این شهر داده است. مدرسه اسلامی «الشمسیه» این شهر فارغ التحصیلان بسیاری داشته است.• عدن: عدن مرکز استان عدن است و مرکز اقتصادی و تجاری یمن محسوب می شود. عدن شهری باستانی است که رویدادهای تاریخی مهمی را به خود دیده است. این شهر مرکز راهبردی یمن به شمار می آید و اکنون مهم ترین گذرگاه طبیعی دریای عرب و اقیانوس هند و گذرگاه مهمی برای دریای سرخ است.• سیئون: این شهر در استان حضرت موت است و از شهرهای باستانی یمن محسوب می شود که محل زندگی قوم عاد گفته اند. آرامگاه منسوب به حضرت هود(ع) پیامبر قوم عاد، در این شهر واقع می باشد.الحوطه،المحویت، مکلّا، الشحر، سیئون،البیضاء، یاریم ـ ظفار، حمام دمت، اب، جبله، تعز، الغیضه، زنگبار و حدیده از دیگر شهرهای مهم یمن است.
اقوام و نژادها
...
[ویکی شیعه] یمن کشوری در قاره آسیا در جنوب شبه جزیره عربستان. این کشور سابقه ای دیرینه در اسلام و تشیع دارد. یمن تنها کشوری است که مردمش بدون جنگ تسلیم امام علی(ع) فرستاده پیامبر اسلام شدند و به اسلام گرویدند. مسلمانان یمن، هم در تحکیم تشیع بعد از ماجرای سقیفه نقش داشتند، هم در دعوت از امام علی (ع) برای خلافت بعد از قتل خلیفه سوم. اهالی یمن از جدی ترین مخالفان معاویه بودند. در واقعه عاشورا چند مسلمان اهل یمن در دفاع از امام حسین(ع) حضور داشتند.
از سال ۲۸۰ ق شیعیان زیدی در یمن حکومت تشکیل دادند و از آن زمان یمن مرکز زیدیه محسوب می شود.
امروزه شیعیان یمن از سوی سلفیون (که گفته می شود بیشتر از سوی عربستان حمایت می شوند) مورد تهدید قرار دارند. شیعیان یمن با حکومت مرکزی نیز میانه خوبی نداشته اند. شیعیان در اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی، بر دامنه تلاش های خود برای ایفای نقشی بیشتر در تحولات یمن افزوده اند. بخش مهمی از فعالیت ها علیه حکومت یمن به دست شیعیان رقم خورده است. حوثی ها مهم ترین گروه شیعه در یمن هستند.
[ویکی اهل البیت] مساحت کشور یمن تقریباً 536869 کیلومتر مربع است. یمن دارای شهرهای تاریخی و مهم زیادی است. مردم یمن از اقوام سامی و عرب قحطانی هستند این کشور با دارا بودن سواحل طولانی در دریای سرخ و دریای عرب می تواند برای سرمایه گذاری جهت صید ماهی سودمند باشد.
به دنبال توافق دسامبر 1989، برای وحدت بین دو یمن، در تاریخ 22 ماه مه 1990 جمهوری عربی یمن (شمالی) و جمهوری دموکراتیک خالق یمن (جنوبی) با یکدیگر متحد شدند و نام "جمهوری یمن" را برای خود برگزیدند. امروزه یمن، از مناطق جنوب غربی عربستان سعودی و مناطق کوهستانی نوار ساحلی دریای سرخ، مستعمرة سابق انگلیس یعنی عدن، مناطق تحت الحمایة جنوب عربستان، جزایر "کاماران" در نزدیکی مرز غربی "پریم" در چند کیلومتری غرب و در منتهی الیه جنوب دریای سرخ، جزیرة "سوکوترا" در منتهی الیه شرقی دریای سرخ و در خلیج عدن و جزایر "کوریاموریا" در نزدیکی سواحل عمان تشکیل شده و در جنوب غربی شبه جزیرة عربستان و از شمال به عربستان سعودی و از مشرق به عمان، از جنوب به خلیج عدن و از مغرب به دریای سرخ محدود است.
یمن با کشور های هم مرز خود یعنی عربستان سعودی و عمان دارای اختلافات مرزی دیرینه بود و اطلس های موجود نیز نشان گر این امر می باشد.
جمهوری یمن را می توان به 5 منطقة زیر تقسیم نمود:
یمن دارای شهرهای تاریخی و مهم زیادی است که اهم آنها عبارتند از:
1- صنعا: شهر صنعا مرکز استانی به همین نام و یکی از قدیمی ترین پایتخت های دنیا است. این شهر مرکز سیاست و تجارت جمهوری یمن است. صنعا در میان اخباریون شهر "سام" و در اشعار "ازال" نامیده می شود. مرکز آن صنعای قدیمی است که دارای آثاری از معماری های اصیل و اماکن تاریخی می باشد. این شهر نه تنها پایتخت دولت متحد بلکه به معنی گوهری است که در ازای سال ها مبارزه و دادن هزاران شهید و معلول، نصیب مردم یمن شده است. مردم این شهر در جنگ های داخلی 1968 بین سلطنت طلبان و جمهوری خواهان که به مدت 70 روز محاصره بودند، مقاومت و استقامت سختی از خود نشان دادند.
قبل از وحدت دو یمن در 22 مه 1990 یمن جنوبی یگانه کشور اسلامی بود که خود را رسماً مارکسیست می نامید ولی در اجتماعات کشورهای مسلمان مانند کنفرانس اسلامی شرکت می کرد.
[ویکی الکتاب] معنی یَمُنُّ: منّت می نهد (منت به معنای آن است که نعمتی را که به کسی دادهای با زبان خود آن را بــــــراوسنگین سازی .یا به عبارت دیگر کاری را که برای او کرده ای بزرگ بشماری. از آنجا نعمتهایی که خدای تعالی به ما داده همه بزرگ و با ارزش است منت نهادن خدای تعالی پسندی...
معنی تُبَّعٍ: نام یکی از پادشاهان یمن
معنی مَیْمَنَةِ: یُمن و سعادت و مبارکی ( کلمه میمنة از ماده یمن است که مقابل شوم است و معنایی بر خلاف آن دارد پس اصحاب میمنة اصحاب و دارندگان یمن و سعادتند ، و در مقابل آنان اصحاب مشئمة هستند ، که اصحاب و دارندگان شقاوت و شئامتند) .
معنی ثَمُودَ: نام قوم حضرت صالح که از اقوام عرب بودند ودر سرزمین احقاف یمن زندگی می کردند
معنی سَبَإٍ: نام سلسله ای که از سال 850 ق م تا سال 115 ق م در محل " یمن "کنونی حکومت داشتند
معنی مَشْأَمَةِ: شقی بودن (کلمه مشئمه مانند کلمه شُؤْم مصدر است ، همانطور که میمنه مانند کلمه یمن مصدر است ، و میمنه و مشئمه به معنای سعادت و شقاوت است )
معنی مَسِیحُ: لقب حضرت عیسی بن مریم علی نبینا و علیه السلام (مسیح به معنای ممسوح (مسح شده)است و اگر آن جناب را به این نام نامیدند ، به این مناسبت بوده که آن جناب ممسوح به یمن و برکت و یاممسوح به تطهیر از گناهان بوده و یا با روغن زیتون تبرک شده ممسوح گشته ، چون ان...
معنی عَادٌ: نام قوم حضرت هود (علی نبینا وعلیه السلام)(مردمی عرب از انسانهای ما قبل تاریخ بوده و در جزیره زندگی میکردهانددرقرآن کریم از آنان به "عاد اولی" تعبیر شده ، و از آن به دست میآید که عاد دومی نیز بوده ،مردمی بودهاند که در احقاف زندگی میکردند و احقاف که جم...
ریشه کلمه:
منن (۲۷ بار)

معنی کلمه یمن در ویکی واژه

خیر و برکت، خجستگی.
گوش

جملاتی از کاربرد کلمه یمن

قرین مام و پدر در پناه حجّت عصر به کامرانی ماناد سالم و ایمن
بدولت یمینی بملت امینی مر این هر دو را اصل یمن و امانی
مشو با تندخویی از عدوی ساده‌دل ایمن که‌آخرروی نرم آب خواهدکشت آتش را
مرا پیرایهٔ امنی و یمنی مرا سرمایهٔ نامی و کامی
ال-قراه، صنعا یک منطقهٔ مسکونی در یمن است که در استان صنعا واقع شده‌است.
دو شعری، جون دو روشن شمع، در شام و یمن خندان سهیل شوخ چشم، از منظر فیروزه چشمک زن
حُدَیده (به عربی: الحدیدة) یکی از شهرهای استان حدیده در کشور یمن است. بندر حدیده در ۱۵۰ کیلومتری جنوب غربی شهر صنعا، پایتخت یمن واقع شده‌است.
از وحدت و اتحاد بگذر که احد ایمن ز منی باشد و فارغ ز دوئیست
مأرب (به عربی: محافظة مأرب ) نام استانی در کشور یمن در شبه جزیره عربستان و در محدوده یمن شمالی است.
شوید روز حساب ایمن از عذاب اگر زنید بر لب هم بوسه بی‌حساب امروز
نباشی از نمک‌پرورده‌ات هم روز بد ایمن که داغ دل ز بخت شور چشم شور می‌گردد
از یمن شانه کم شد، آشوب چین زلفت بازار فتنه گرم است، هر جا عسس نباشد
قدم به ناز (بکافوروش) زمین می‌هشت نظرکنان همه سو، بیمناک بر در و دشت