طایل
معنی کلمه طایل در فرهنگ معین
معنی کلمه طایل در فرهنگ عمید
۲. [مجاز] زیاد.
۳. (اسم ) فایده، سود.
معنی کلمه طایل در فرهنگ فارسی
معنی کلمه طایل در ویکی واژه
برنده، قاط
فزونی، مزیت.
توانایی، قدرت.
توانگ
فراخی، وسعت.
فایده، سود.
جملاتی از کاربرد کلمه طایل
که خوانند برطایل آنرا به نام جزیری همه جای شادی و کام
به جان رسیده ز اندیشههای لایُعنی به تنگ آمده از گفتههای لاطایل
منبعد با فلک مفکن کار بنده را زیرا کزو بکس نرسد هیچ طایله
هر چه جز ذکر تو افسانهٔ لاطایل بود هر چه جز یاد تو اندیشهٔ بیحاصل بود
گفت هان لاطایل است این جبنش و این غائله زانکه نادر را به شاهی برنتابد حوصله
چه فهمد جان نابینا، ز دفترهای لاطایل؟ ز اوراق پریشان خود ای جاهل چه میخواهی؟
لیک طبع از اصل رنج و غصهها بررستهست در پی رنج و بلاها عاشق بیطایلست
تا توانی همچو فیض از مغز کو بگذر ز پوست همچو شعر شاعر بیمغز ولا طایل مباش
در آن نزدیکی کشفی سر به گریبان مراقبه فرو برده بود و آن مجادله و مقاوله را می شنود، سر برآورد که ای یاران عزیز و دوستان صاحب تمیز این مجادله بی حاصل را بگذارید و از این مقاوله بلا طایل دست بدارید، خدای تعالی همه چیز را به یک کس نداده است و زمام همه مرادات در کف یک کس ننهاده.
معنی آسان نمی شود حاصل چه گشاید ز لفظ لاطایل