مخاطر
معنی کلمه مخاطر در فرهنگ عمید
جملاتی از کاربرد کلمه مخاطر
«این چه مخاطره بود که تو کردی؟»
اکثر تازهواردان قریب به ۵۰۰ کیلومتر فاصله را در یک سفر پرمخاطره طی کردهاند.
بنگر در این مثال تن خویش را ببین گرگ و بره مباش و بترس از مخاطره
مگر ترا ز کس نکبتی رسید بروی مگر مخاطره ای کرده ای بجای خطر
در تنگنایِ غارتِ عشق اوفتادهام زین ورطۀ مخاطره کی بگذرم چنین
هم کره ماه و هم مریخ به عنوان سکونتگاههای بالقوه برای انسانها پرهزینه هستند و مخاطراتی چون فرود در مناطق با جاذبه سنگین، معروف به چاه گرانشی، را هم در خود دارند. به این خاطر معدنکاری در سیارکها نیز به عنوان گزینه دیگری برای گسترش انسان در محدوده فرازمینی مطرح شدهاند.
هان تا به یاوران برسی بیشتر که بس در خانه مخاطره ای مهره وار فرد
تا هیچ زمان از آن مخاطر در خاطر من خطر نباشد
دوش از رنج فرقت و جدایی و محنت غیبت و تنهایی، لحظه ای نخفته ام و از خوف و هیبت و دهشت و حیرت ساعتی نیاسوده ام و عیاذ بالله اگر بی باکی مکابره ای کند یا مفاجات مخاطره ای افتد، دست تدارک از تلافی آن قاصر ماند و پای وهم از اداراک آن عاجز آید. بیا تا ساعتی خلوتی سازیم و دل از رنج گذشته بپردازیم. مرد از عیال منتی وافر قبول کرد و با خود گفت: الحمد لله که عیال را با من موافقتی تمام و مساعدتی بکمال است. چون زمانی به هم بودند و ساعتی بیاسودند، مرد به استفراغی بیرون آمد و از طوطی سوال کرد.
درین مخاطره کس دست کس نمی گیرد ز بحر بیهده ام موج بر کران انداخت
شهر آشتیان در سرشماری سال ۱۳۹۵، ۹۵۴۳ نفر جمعیت داشتهاست. مهاجرت از این شهرستان به دلایل شغلی و کاری یکی از مخاطرات اصلی این شهر بهشمار میرود.
سینمای الیا کازان از شخصیتهایش معنا میگرفت؛ نشان دادن آدمی روی مرز پرمخاطره خیر و شر مهمترین دغدغه وی در فیلمهایش بود و کازان با خلق آن، فضای دراماتیک خاص خود را شکل میداد. فیلمهای وی بازتابی از اجتماع و شرایطی بود که در آن زندگی میکرد. در یککلام، سینمای کازان روایت انسان در تناقضها و مسائل حلنشده زندگی است.
استان چهارمحال و بختیاری از جمله مناطق کوهستانی فلات مرکزی ایران محسوب میشود که در بخش مرکزی رشته کوههای زاگرس واقع شدهاست. به علت جوان بودن دوره کوهزایی و شرایط تشکیل گسلهای خاص، در این منطقه وجود بلایا و مخاطرات طبیعی بسیاری چون ریزش بهمن، سیل، زلزله و رانش زمین در اکثر نقاط آن مشاهده میشود.
از آنجایی که تعداد زیادی از اعمال، خطر را برای دیگران افزایش میدهند، جامعهای که چنین اعمال آشکاری را ممنوع میکند، با تصویری از یک جامعه آزاد بهعنوان جامعهای که مظهر فرضی آزادی است، مطابقت ندارد، که بر اساس آن افراد مجازاً میتوانند اعمالی را انجام دهند. به روشهای مشخصشده به دیگران آسیب نرسانید. منع اعمال مخاطرهآمیز (بهدلیل عدم پوشش مالی آنها یا بهدلیل خطرناک بودن آنها) آزادی عمل افراد را محدود میکند، حتی اگر این اقدامات در واقع هیچ هزینهای برای شخص دیگری نداشته باشد.
کار تو مخاطره است خواهم کردن یا سرخ کنم روی ز تو یا گردن.
«یک معالجت دیگر مانده است، به اقبال امیرالمؤمنین بکنم، اگر چه مخاطره است اما باشد که باری تعالی راست آرد.»