دایی. ( اِ ) دائی. خال. برادر مادر. خالو. دای. مربرار : ام و اب و خواهر و برادر چه شدند کو عمه و عم و خاله و دایی کو.تأثیر.
معنی کلمه دایی در فرهنگ معین
(اِ. ) برادر مادر، خال .
معنی کلمه دایی در فرهنگ عمید
برادر مادر، خالو، کاکو، کاکویه.
معنی کلمه دایی در فرهنگ فارسی
برادرمادر، خالو، دایی ( اسم ) برادر مادر خال خالو
معنی کلمه دایی در دانشنامه عمومی
دایی (عنوان). دایی ( به عربی: دای ) لقبی تُرکی و عنوان اشرافی بود که به حاکمان پادشاهی الجزایر عثمانی، طرابلس و تونس تحت سلطه امپراتوری عثمانی از سال ۱۶۷۱ به بعد داده می شد. از آغاز تا پیش از اشغال الجزایر توسط فرانسه در سال ۱۸۳۰، بیست و نه دایی منصوب شده بودند. این عنوان توسط رهبران غیرنظامی، نظامی و مذهبی محلی برای حکومت مادام العمر انتخاب می شد و با درجه بالایی از خودمختاری از سلطان عثمانی حکومت می کرد. منابع اصلی درآمد وی مالیات بر مردم کشاورزی، خراجهای مذهبی و پرداخت های حمایتی از طرف دزدان دریایی بربر بود که به حمل و نقل دریای مدیترانه حمله می کردند. در بخش اروپایی امپراتوری عثمانی، به ویژه در دوره انحطاط، رهبران غیرقانونی یا ماک که گاه غیرقانونی بودند، گاهی عنوان داهی را کسب می کردند که از عنوان دایی گرفته شده بود. قلمرو سلطنت الجزایر به سه استان ( کنستانتین، تیتری و ریمل ) تقسیم شد که هر یک از آنها توسط یک بیگ ( بای ) که او منصوب کرده بود اداره می شد. آخرین فرد دارای منصب «دایی» طرابلس، توسط احمد قارامانلی کشته شد، وی سلسله قارامانلی را در سال ۱۷۱۱ تأسیس کرد.
معنی کلمه دایی در دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] دایی به برادر مادر گفته می شود. از آن در بابهای تجارت، نکاح، اطعمه و اشربه و ارث نام برده اند. احکام دایی انسان می تواند مالک دایی خود- که برده است- گردد، گرچه مکروه است دایی محرم انسان است؛ بنابر این، ازدواج با او جایز و صحیح نیست؛ هرچند با واسطه باشد، مانند دایی پدر یا مادر. در این حکم فرقی بین دایی نسبی و رضاعی نیست. ← نفقه دایی ۱. ↑ جواهر الکلام ج۲۴،ص ۱۴۴- ۱۴۵ ...
معنی کلمه دایی در ویکی واژه
برادر مادر، خال، خالو. دایی ممکن است به صورت داعی نیز قابل تلفظ باشد و به زبان معیار باستان به معنی مراقبت بودن نیز هست.
جملاتی از کاربرد کلمه دایی
شاه است رفیق او تو گدایی عجبی نیست در کلبهٔ تو یار گر از عار نماند
به سامانی رسان یارا سر سودایی ما را و گر نه ده شکیبایی دل شیدایی ما را
گذشت آن عهد و ان مدت رمید آن روز و آن ساعت که بودی طبع و عقلم را به پنهانی و پیدایی
من بی خبر فتاده در آن کوی مرده وار نالیدنم صدایی غلیواژ و زاغ بود
نوع دو قطبی که با علائم شیدایی، هیپومانیا یا مختلط مشخص میشود و نوع افسردگی که فقط با علائم افسردگی مشخص میگردد.
به رسوایی و شیدایی زن ای فیض وگرنه درد هجران خواهدم کشت
اولین مأموریت پرواز مریخ مارینر ۴ بود که در سال ۱۹۶۵ انجام شد. آن گذر سریع دو روزه (۱۴ و ۱۵ ژوئیه ۱۹۶۵) با ابزارهای ابتدایی، کمک چندانی به وضعیت دانش آب و هوای مریخ نکرد. ماموریتهای بعدی مارینر (مارینر ۶ و ۷) برخی از شکافها را در اطلاعات اقلیمی اولیه پر کردند. مطالعات اقلیمی بر اساس دادههای علمی بهطور جدی با فرود آوردن فضاپیمای برنامه وایکینگ در سال ۱۹۷۵ آغاز شد و با کاوشگرهایی مانند مدارگرد شناسایی مریخ ادامه دارد.
نقد را باش که سودت نکند غیبِ فردایی و فوتِ دینه
کنون پیرانه سر از سر گرفتم پیش با زاری تهی دستی چو من چون شد چنین یکباره سودایی
در نشینی با گدایی در نهان از تو پردازم همین ساعت مکان
زبن سبب شده سپاه مزدایی صید لشکر کشان صحرایی
گدایی می کنم ار وقت خوش را از در دلها گه آن گنج روان در خانه ویران من بودی