معنی کلمات حرف "م" - صفحه 16
- مروا
- مقاسمه
- مصفی
- مورفولوژی
- مردوک
- میکائیل
- موعظه
- معاف
- مهاجرین
- موسم
- مسموم شدن
- مولد برق
- مسئولیت
- منظم
- معوقه
- موافق
- معتمد
- معاویه
- مضجع
- مستمر
- مصادره
- مطالعه
- معنوی
- مشروطه
- مشحون
- موقر
- میناکاری
- معین کردن
- مقاومت به خوردگی
- مقدمه
- معجم
- محاسبه
- مواقیت
- مشتری
- مینارد
- مسیحا
- مصالحه
- مشافهه
- معین
- منشار
- منفجره
- مولودی
- منتشره
- مهجوری
- منهل
- مشبکی
- ملتقی
- مهراب
- مستعار
- مغضوب
- مهران
- مهلت
- موفور
- محور چرخش
- میوز
- مکتفی
- مناسبات
- منابع
- متریک
- موشکافی
- مسکوت
- مانع
- مارتین فورد
- مادر خوانده
- موکلین
- مفاجات
- متارکه جنگ
- مسافت آزاد میانگین
- ملخ
- مصادره کردن
- ماندلین
- ماه ایار
- ماه شوال
- متابا
- متنزه
- مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی
- مجهول المالک
- محل پذیرایی
- محنت زده
- مسبغ
- مالوس
- مانون
- متعتهم
- مجمع المسائل
- مال امام
- مال بین
- مال زمین
- مرده زاد
- مرده مرد
- مرزوبوم
- مزید
- ممسوخ
- مصعب
- منطقه مرزی
- ملیون
- مکث
- مهادات
- مبرات
- ممدود
- معید
- منبع اطلاعاتی
- منتفع
- مشعوف
- میدان تیر
- متاهل
- ملکه
- ماشین
- مطموس
- مغاک
- میترائیسم
- معبد خورشید
- معلاق
- مورچگان
- مطبوخ
- مقرر
- مسالک
- ملفوظ
- مزاج
- مسطور
- مونیخ
- موید
- منفصل
- مشتغل
- محتضر
- مطلوب
- ممیز
- مهرگان
- مقایسه
- مریم
- مناصحت
- ملولی
- مهول
- مهاد
- مشربی
- مشکین نفس
- مساعده
- مماشات
- معاطات
- مصقول
- موج حامل
- ملک یمین
- مساس
- مهمانسرای
- موعد
- مقدسین
- مهپاره
- میگم
- منصفانه
- مطعوم
- مصرح
- مکنف
- موگه
- ملونه
- معدم
- مطالعه تجربی
- میام
- میانی
- میدان آزاد
- میدان گرانشی
- میدان
- میده
- میرآخور
- میزاب
- میلتون
- میکروسکوپ
- میکروفون
- میکرومتر
- میگو
- مورچه
- موشگیر
- مول
- مولد
- مولود
- مولی
- مولیر
- مونتاژ
- مونتهنگرو
- موهوم
- موی
- مکلا
- مکمل غذایی
- مکمل
- میان بسته
- میدان دید
- میراندا
- مودب
- موحد
- مواخذه
- مواسات
- موتمن
- موجه
- مهره نما
- مهرهشکاف
- مهل
- منور
- منوچهر
- منگه
- منصوری
- منطق
- منطقه