مالوس

معنی کلمه مالوس در لغت نامه دهخدا

مالوس. ( اِ ) چلپاسه سبزرنگ. ( ناظم الاطباء ) ( از اشتینگاس ). و رجوع به ماده قبل شود. || نوعی از حلوا. ( ناظم الاطباء ) ( از اشتینگاس ).
مألوس. [ م َءْ ] ( ع ص ) دیوانه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). آنکه عقل وی شوریده و آشفته گشته یا از بین رفته باشد. ( از اقرب الموارد ). || شیری که مسکه آن نه برآورده و مزه آن تلخ شده باشد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). شیری که کره آن را بیرون نیاورده و مزه آن تلخ شده باشد و از تلخی نوشیده نشود. ( از ذیل اقرب الموارد ).

معنی کلمه مالوس در فرهنگ فارسی

دیوانه

جملاتی از کاربرد کلمه مالوس

مهم‌ترین اوراکل های یونان باستان عبارت بودند از پیتیا (کاهن آپولون در دلفی ) و پیش‌نمایش دیون و زئوس در دودونا در اپیروس . دیگر پیشگاه‌های آپولو در دیدیما و مالوس در ساحل آناتولی ، در کورینث و بسی در پلوپونز و در جزایر دلوس و ایجاینا در دریای اژه قرار داشتند.