منطقه
معنی کلمه منطقه در لغت نامه دهخدا

منطقه

معنی کلمه منطقه در لغت نامه دهخدا

( منطقة ) منطقة. [ م ِ طَ ق َ ] ( ع اِ ) کمربند و آنچه بدان میان را بندند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). میان بند. ( آنندراج ). کمربند. مِنطَق و در مصباح آمده منطقة همان است که مردم آن را «حیاصة» گویند. ج ، مناطق. ( از اقرب الموارد ). از وسایل ملوک و آن چیزی بوده است که بر میان می بستند و در زمان ما حیاصة گویند و آن از وسایل قدیم است و روایت شده که امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب ( ع ) منطقه ای داشته است. پادشاهان هنگام بخشیدن خلعت و تشریف به امیران منطقه را بر میان آنان می بستند و آن بر حسب اختلاف مراتب انواع گوناگون داشته است چنانکه بعضی از آنها از طلای مرصع به گوهر بوده است. ( از صبح الاعشی ج 2 ص 127 ). رجوع به مدخل بعد شود.
- منطقة ذات البروج ؛ منطقةالبروج. دایره عظیمه فلکی مانند کمربند که در آن دوازده برج واقع شده و چنان به نظر می آید که آفتاب در میان آنها در مدت سال متوالیاً سیر می نماید. ( ناظم الاطباء ). رجوع به منطقةالبروج شود.
منطقه. [ م ِ طَ ق َ / م َ طَ ق َ / ق ِ ] ( از ع ،اِ ) کمر و هرآنچه بدان کمر کسی و یا میان چیزی را بندند. ( ناظم الاطباء ). کمر. کمربند. میان. میان بند. ج ، مناطق. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). منطقة :
هرگز نطاق هجو تو نگشایم از قلم
تا زنده باشی ای خر زنار منطقه.سوزنی.پانصد غلام از ممالیک خاص نزدیک مجلس بایستادند با قباهای رومی و منطقه های زر مرصع به جواهر ثمین. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 333 ). منطقه فرمان تو ازمخنقه چنگال متعدیان ما را نگاه دارد. ( مرزبان نامه چ قزوینی ص 165 ).
فرقش محل نطق و میان جای منطقه
منطیق آن بود که سراسر مناطق است.
کمال الدین اسماعیل ( دیوان چ بحرالعلومی ص 291 ).
لشکر گرد بر گرد دز منطقه ساخته و از جانبین تیر و سنگ سبک پران و دیوار حصار و فصیل ویران کردند. ( جهانگشای جوینی چ قزوینی ج 1 ص 94 ).
|| در شاهد زیر به معنی منطقةالبروج آمده است :
شاید که چرخ سرکش کژرو چو بندگان
بندد کمر ز منطقه پیش توبر میان.خواجوی کرمانی.رجوع به منطقةالبروج شود.
- منطقه چرخ ؛ منطقةالبروج :
چو جان ز لطف در این کار بر میان بستی
کمر ز منطقه چرخ بر میان برسان.
کمال الدین اسماعیل ( دیوان چ بحرالعلومی ص 219 ).
رجوع به منطقةالبروج شود.

معنی کلمه منطقه در فرهنگ معین

(مِ طَ قِ ) [ ع . منطقة ] (اِ. ) ۱ - کمرو هر آن چه بر میان بندند. ۲ - بخشی از کرة زمین که مختصات مخصوص به خود را دارد. ج . مناطق .

معنی کلمه منطقه در فرهنگ عمید

۱. (جغرافیا ) هریک از قسمت های پنج گانۀ کرۀ زمین که از لحاظ درجۀ حرارت تقسیم شده: منطقهٴ حاره، منطقهٴ معتدلهٴ جنوبی، منطقهٴ معتدلهٴ شمالی، منطقهٴ منجمدۀ جنوبی، منطقهٴ منجمدۀ شمالی.
۲. (نظامی ) جبهۀ جنگ.

معنی کلمه منطقه در فرهنگ فارسی

چون محور گردش وضعی زمین نسبت به سطح مدار حرکت انتقالی آن ( یعنی سطح منطقه البروج ) در حدود ۲۳/۵ درجه متمایل است لذا خورشید در تمام سطح کره زمین یکسان نمیتابد و نور و حرارت در نقاط مختلفه کره زمین را ار لحاظ درجه حرارت به پنج منطقه تقسیم کرده اند . بنابراین منطقه به بخشهای وسیعی از سطح زمین اطلاق میشود که از لحاظ دریافت نور و حرارت مکتسبه از خورشید متشابه باشند و در عرض مشخص جغرافیائی قرار گرفته باشند ( بعبارتی دیگر در فاصله بین مدارات مشخص قرار داشته باشند . ) مناطق پنجگانه سطح زمین عبارتند از : ۱ - منطقه حاره یا محترقه - قسمتی است از سطح زمین که بین مدار راس السرطان در شمال و مدار راس الجدی در جنوب خط استوا قرار گرفته و بنابراین خط استوا از وسط آن میگذرد و مقدار حرارت در تمام مدت سال در این منطقه زیاد است . ۲ - منطقه معتدله شمالی که بین مدار راس السرطان و مدار قطب شمال میباشد . ۳ - منطقه معتدله جنوبی که بین مدار راس الجدی و مدار قطب جنوب قرینه منطقه معتدله شمالی در نیمکره جنوبی زمین است . در دو منطقه معتدله چون آفتاب عمود نمی تابد حرارت آن هم چندان زیاد نیست و در مواقع مختلف نیز حرارت تغییر میکند و فصول چهارگانه ( بهار تابستان پائیز زمستان ) ایجاد میشود ( ایران در منطقه معتدله شمالی قرار دارد ) . ۴ - منطقه منجمده شمالی یا منطقه قطبی شمالی - بین مدار قطب شمال یا نقطه قطبی در نیمکره شمالی زمین قرار دارد . ۵ - منطقه منجمده جنوبی یامنطقه قطبی جنوبی - بین مدار قطب جنوب تا نقطه قطبی در نیمکره جنوبی زمین قرار دارد . در دو منطقه منجمده شمالی و جنوبی در تمام مدت سال اشعه آفتاب در حداکثر تمایل میباشد بهمین جهت همیشه حرارت خیلی کم و اغلب زمستان و یخبندان دائمی است و تابستان آنها کم و کوتاه است و مدت آن از چند هفته نمیگذرد. و بعلاوه در این دو منطقه نیمی از سال شب و نیمی از سال روز است .
( اسم ) ۱ - کمر بند میان بند . ۲ - از لحاظ حرارت خورشید سطح کره زمین را به پنج قسمت تقسیم کرده اند و هر یک از آنها را [ منطقه ] گویند .
کمر بند و آنچه بدان میان را بندند میان بند .

معنی کلمه منطقه در دانشنامه عمومی

مَنطَقِه، یک ناحیهٔ جغرافیایی نسبتاً وسیع از یک کشور یا قاره است که دارای ویژگی های طبیعی و/یا انسانی متمایزی نسبت به مناطق همسایه باشد.
به طور کلی، یک منطقه، ناحیه ای میانِ گستره ای از خشکی یا آب است که کوچک تر از همهٔ ناحیهٔ مورد نظر ( برای نمونه جهان، یک ملت، یک رشته کوه و . . . ) و بزرگ تر از خود مکان مورد نظر است. مثلاً منطقهٔ دماوند کوچک تر از ناحیهٔ دماوند و بزرگ تر از شهرستان دماوند است. یک منطقه را می توان به صورت مجموعه ای از واحدهای کوچک تر ( همانند کشورهای خاورمیانه ) یا به صورت جزئی از مجموعه ( همانند منطقهٔ خاورمیانه در آسیا ) دید.
منطقه هایی که بر پایهٔ معیارهای انسانی ( مثلاً زبان ) تعریف می شوند، به ندرت محدودهٔ روشنی دارند، از اینرو اغلب موضوع تفسیرها و گاه اختلافات هستند. اگر مفاهیم جغرافیای طبیعی، انسان و/یا حکومت در هم بیامیزند، وضوح تعریف یک منطقه می تواند تغییر یابد.
منطقه (ستاره). منطقه ( به انگلیسی: Delta Orionis ) یا دلتا شکارچی ستاره ای در صورت فلکی شکارچی است. فاصلهٔ این ستاره با زمین حدود ۹۰۰ سال نوری است.
منطقه (فیلم ۱۹۸۹). منطقه ( به هندی: Ilaaka ) یا محدوده فیلمی محصول سال ۱۹۸۹ و به کارگردانی عزیز سجاوال است. در این فیلم بازیگرانی همچون درمندرا، میتون چاکرابورتی، مادهوری دیکشیت، آمریتا سینگ، سانجی دات، راکهی گولزار، آمریش پوری، اوم پوری، عارون باکشی، بهارات بوشان، دالیپ تاهیل، جانی لور ایفای نقش کرده اند.
منطقه (فیلم ۲۰۱۴). منطقه یا ناحیه ( به انگلیسی: District ) فیلمی هندی محصول سال ۲۰۱۴ و به کارگردانی آر. تی. نیاسان است. در این فیلم بازیگرانی همچون موهن لال، ویجای، کجال آگاروال، نیویتا توماس، پورنیما باگیاراج و تامبی رامایاش ایفای نقش کرده اند.
معنی کلمه منطقه در فرهنگ معین
معنی کلمه منطقه در فرهنگ عمید

معنی کلمه منطقه در دانشنامه آزاد فارسی

منطقه (zone)
در هندسه، بخشی از سطح کره، محدود به مقاطع کره با دو صفحۀ موازی. هریک از دو مقطع را قاعدۀ منطقه می نامند. یکی از این دو صفحه می تواند مماس بر کره باشد. در این صورت، منطقه را یک قاعده ای یا عرقچین می نامند. ارتفاع منطقه عبارت است از عمود مشترک دو صفحه. مساحت منطقه برابر است با حاصل ضرب ارتفاع آن در محیط دایرۀ عظیمهای از کره، ۲πrhیعنی، که در آن،r شعاع کره و h ارتفاع منطقه است.

معنی کلمه منطقه در ویکی واژه

zona
rione
منطقة
کمرو هر آن چه بر میان بندند.
بخشی از کرة زمین که مختصات مخصوص به خود را دارد.
مناط

جملاتی از کاربرد کلمه منطقه

چرخ زبردست اگر با تو فتد در تلاش بر کمرش بگسلد منطقهٔ کهکشان
ز آن پیش که نور بر ثریا بستند وین منطقه بر میان جوزا بستند
منطقه اطلس بلند رواق که معدل برو کنند اطلاق
بر معدل انصاف تو ز غایت صدق که هست منطقه آسمان فضل و هنر
این منطقه فلک مدار غم تست وین رشته چرخ پود و تار غم تست
گو منطقه سپهر بگسل پس از این چون از سر خورشید کلاه افکندند
در حلقهٔ ذکر اوست سرمست از منطقه چرخ، سبحه در دست
ور شده ای در کمر کوه و سنگ کرده میان منطقه دم پلنگ
گر ندادی استوارم فکر کن در منطقه ور نداری باور آنگه بنگر اندر کهکشان
فلک بینش چرخیست که بر منطقه اش بیحد و حصر چو خورشید فلک اخترهاست