معاف. [ م ُ ] ( از ع ، ص ) بخشیده شده و معذورو آمرزیده شده و عفوکرده شده. ( ناظم الاطباء ). در اصل معافی بود بر وزن منادی صیغه اسم مفعول از باب مفاعله که مصدرش معافات است بر وزن مناجات مأخوذ از عفوپس در استعمال فارسیان الف از آخر معافی که مقلوب است از یاء ساقط شده چنانکه در لفظ صاف که در اصل صافی بود صیغه اسم فاعل در استعمال فارسی یاء از آخر آن افتاد چنانکه از لفظ متعال که در اصل متعالی بود یاء از آخر آن در حالت وقف ساقط شد پس معاف به فتح میم چنانکه شهرت دارد غلط است. ( غیاث ) ( آنندراج ). اسم مفعول از «اعفاه یعفیه » است و در اصل «معفی » بود که به قلب مکانی «معاف » شده و به وزن «مفلع» درآمده است. و یا ممکن است «معافی » یعنی اسم مفعول از «عافاه یعافیه » بوده و لام آن حذف شده باشد و در این صورت وزن آن «مفاع » است و اینکه صاحب بهار عجم اشتقاق آن را از «معافه » به تشدید فاء می داند نادرست و برخلاف نص لغت است و «معافه » اصلاً در لغت نیامده است. ( نشریه دانشکده ادبیات تبریز سال دوم شماره 1 ) : هشت حرف است آنکه اندر فارسی ناید همی تا نیاموزی نباشی اندراین معنی معاف بشنو از من تاکدام است آن حروف و یادگیر ثا و حاو صاد و ضاد و طا و ظا و عین و قاف.( ازامثال و حکم ج 4 ص 1982 ).|| اجازه داده شده. ( ناظم الاطباء ). || خلاص گشته و آزاد شده. ( ناظم الاطباء ). || تندرست. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ): من اصبح منکم آمناً فی سربه معافاً فی بدنه... فکانماحاز الدنیا بحذافیرها. ( حدیث ، یادداشت ایضاً ).
معنی کلمه معاف در فرهنگ معین
(مُ ) [ ع . ] (اِمف . ) بخشیده شده ، عفو کرده شده .
معنی کلمه معاف در فرهنگ عمید
عفو کرده شده، بخشوده.
معنی کلمه معاف در فرهنگ فارسی
عفوکرده شده، بخشوده ( اسم ) ۱ - بخشوده شده عفو کرده . ۲- صرف نظر شده رها شده . توضیح مولف غیاث گوید : معاف بضم میم در اصل معافی بود بر و زن منادی - صیغ. اسم مفعول از باب مفاعله - که مصدرش معافات است بر و زن مناجات ماخوذ از عفو . پس در استعمال فارسیان الف از آخرمعافی - که مقلوب است از یا - ساقط شده چنانکه در لفظ صاف - که در اصل صافی بود صیغ. اسم فاعل - در استعمال فارسی یائ از آخر آن افتاد ( و ) چنانکه از لفظ متعال - که در اصل متعالی بود - یائ از آخر آن در حالت وقف ساقط شد . پس معاف بفتح میم - چنانکه شهرت دارد - غلط است اما باید دانست که معافات در عربی بمعنی نگاه داشتن ( چنانکه خدا کسی را از رنج و بیماری نگاه دارد ) و عافیت دادن است . در صورت صحت این حدس در معنی این کلمه تصرف کردهاند . در ذیل قوامیس دزی هم معاف بجای معافی آمده . دکتر خیام پور نوشته : اسم مفعول اعفاه یعفیه است و در اصل معفی بوده که بقلب مکانی معاف شده و بوزن مفلح در آمده است ( محیط المحیط ) . صاحب بهار عجم اشتقاق آنرا از معافه بتشدید فائ میداند نادرست و برخلاف نص لغت است و معافی اصلا در لغت نیامده است .
معنی کلمه معاف در ویکی واژه
esente بخشیده شده، عفو کرده شده.
جملاتی از کاربرد کلمه معاف
«به نظر میرسد اتحاد شوروی که در زمینه جنگافزارهای شیمیایی توانایی گستردهای داشت، مواد لازم را در اختیار صدام حسین قرار داده باشد. دولت آلمان غربی هم در آن زمان صنایع شیمیایی این کشور را از پایبندی به موافقتنامههای بینالمللی در زمینه ممنوعیت فروش سلاحهای شیمیایی معاف کرد. شاید کشورهای دیگری هم در این قضیه دست داشتهاند.» نویسنده بیبیسی به سندی اشاره نکرده.
امید هست که بدگو مرا معاف کند چو هرز مدح تو از هر ملامتم مقرست
معافی، گر نمی پرسی ز خسرو که خوبی و دل مغرور داری
در جواب این غزل گستاخ اگر پیش آمده است قاسم انوار خواهد داشت صائب را معاف
معاف دار نگار اگر ضرورتِ حال شکایتی دو سه اِنها کنم به دستوری
تصرف ایران، بهطور مستقیم باعث تغییر دین نشد و دو قرن و نیم طول کشید تا بیشتر ایرانیان مسلمان شوند. به گفته همایون کاتوزیان حکومت در ابتدا، از گرفتن مالیات جزیه برای افزون شدن نوکیشان مسلمان استفاده کرد که این گروه از مالیات معاف بودند. در منابعی به کشتار و آتش زدن آتشکدهها و کشتن موبدان، اشاره شده است. غیرمسلمانان به تدریج به مزایای اقتصادی و امنیتی مسلمانی پی بردند و سرانجام، اسلام در یک روند طولانی به دین غالب در فلات ایران تبدیل گشت؛ با این حال ایرانیان، برخلاف سایر مردم تحت فرمان مسلمانان، توانستند تا از عربیسازی اجتناب کرده و بخشهای مهمی از فرهنگ خود را حفظ کنند.
فقهای اهل سنت برخلاف فقهای شیعه، مادر را در قتل فرزند، همچون پدر، معاف از مجازات میدانند.
در واشینگتن مالیات بر فروش ۶٫۵ درصد میباشد؛ و در آوریل ۲۰۱۰ نرخ مالیات بر فروش به ۹٫۵ درصد در سیاتل و سایر شهرستانها رسید. این مالیات برای خدمات به ایالت حاصل میشود. بسیاری از غذاها از مالیات معاف هستند ولی با این حال مکملهای غذایی و نوشابهها شامل مالیات هستند. نرخ مالیات بر خرید و فروش توسط مصرفکنندگان بسته به قوانین محلی بین ۸ و ۹ درصد متغیر میباشد.
در عشق تو شد موی زبانم به گزاف کان موی میان ز غم دلم کرد معاف
وه چه لطف است اینکه خاص و عام را ساقی روح تا ننوشد از کف او می نمیدارد معاف
گرد کوی یار می کردی طواف از غم دنیی و از عقبی معاف
بنیانگذار استلار فردی به نام مک کالب است که به دلیل مشکلاتی که با گروه ریپل پیدا کرده بود، آنجا را ترک کرد. با وجود تشابهات ساختاری استلار با ریپل تفاوتهایی میان این دو وجود دارد. برای نمونه، برخلاف ریپل شما برای عضویت در استلار نیازی به تأیید هویت ندارید و البته استلار بیشتر در میان افراد و عموم استفاده میشود. از طرفی استلار یک شرکت غیرانتفاعی و معاف از مالیات است.
گر کم سخن است آن دهن تنگ، معاف است راه سخنی هیچ به آن غنچه دهان نیست
دلم بی دوست چون ماهی ست بی آب معافش دار اگر طاقت نیارد
تا به فلک ماه تام، هست معاف از ظلام تیره مبادا چو شام، مهر درخشان دل
طبق قانون، ابنیه و اماکن ثبت شده در فهرست آثار ملی از پرداخت عوارض شهرداری معافند: ماده واحده–کلیه ابنیه، اماکن و محوطههای تاریخی که در تصرف یا مالکیت سازمان میراث فرهنگی کشور میباشند و بناها و اماکنی که در تصرف یا مالکیت اشخاص حقیقی یا حقوقی است و طبق قوانین مربوط در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاند یا میرسند و همچنین موزهها تحت پوشش سازمان یادشده از پرداخت کلیه عوارض شهرداری معاف میباشند.