معنی کلمات "ویکی واژه" - صفحه 114
- مطالعات فرهنگی
- شکفه
- همکنش
- رجولیت
- فیلم ترسناک
- هم خوابه
- پیش پرده
- دابه
- نیم تنه
- نبال
- واپس
- صادر
- تأخر
- کمربندی
- خفتان
- دغا
- خونخوار
- بیوفا
- پرسه
- ترحیم
- سبوس
- نسود
- کلیسای جامع
- حواری
- ترحم
- مهتر
- چشمه
- تسنیم
- کمیته
- مطالعات زنان
- خیابان
- مسخره کردن
- سمایی
- تأیید
- هلل
- غلتیدن
- خندیدن
- تمسخر
- تجاوز جنسی
- حبس ابد
- پادشاهی
- پادشه
- پادفرهنگ
- پادو
- پادیکریختی
- پاذیر
- پارادوکس
- پارازیت
- پاراف
- پارامترهای مدار
- پارامغناطیسی
- پارتاکا
- پارتنون
- مختلف
- چلیک
- پپه
- پایان نامه
- پوزیتیویسم
- پند گرفتن
- منزجر
- کارگردانی
- پنکه
- مجمع گزینندگان
- پاتیل
- کوچاندن
- چهارپاره
- پاطاق
- نابهنجاری
- پاترس
- پارسوا
- پارسی باستان
- پارسی زبان
- پارسی میانه
- پارسیان
- پارنج
- پاره دوز
- پاره پاره کردن
- پادشاهی کهن
- پاده
- پادگانه
- پاراگراف
- پارتی
- پارس
- پارسا
- پارسال
- پارسنگ
- پارسه
- پارسوآ
- پاره کردن
- پاره
- پاروک
- پارچ
- پارچه
- پارک
- پارکه
- پارگان
- پارگی
- یخ بندان
- چشم سپید
- چرخان
- تپاختر
- مرکز جرم
- چراغ راهنمایی
- چلچراغ
- کمپرسور
- کمپرسی
- نوشت افزار
- کاغذ صافی
- پتانسیل شیمیایی
- محاکمه
- لنگر
- نوک
- لغزان
- ناخن
- منتظر
- تلنگر
- هرودوت
- گروه آبلی
- پوسه
- گیلکی
- ماءالشعیر
- همه جانبه
- وضعیت روانی
- روان درمانی
- خودبیمارانگاری
- گذرایی
- آخرين
- گذرنامه
- نرینه
- کهکشان مارپیچی
- چکنه
- کاربرد
- واخوردن
- چلپاسه
- کارمزد
- کلوخه
- وصی
- تخریبگر
- پارافین
- چاپارخانه
- پرتو کیهانی
- کهنه رباط
- سختن
- وزنه بردار
- کم بضاعت
- دیزی
- خیده
- قبوض
- دینامیت
- ماده منفجره
- نشاف
- حواشی
- پایمال شدن
- رفتار
- دنده
- بیکار
- بی کار
- بی عار
- نبق
- مصاحبت
- تصاحب
- مطابقه
- تطابق
- تقارن
- پرهون
- گردبر
- دایره
- نامرئی
- موشک
- چهارراه
- وژدان
- ناتراوا
- رس
- پدافند
- مقاومسازی
- جنگ الکترونیکی
- وابینی
- راد
- گیاگان
- وانشان
- ساطور
- وطواط
- پریدن
- تهذیب
- پهلوان
- مستند داستانی
- واله
- واماندگی
- کانون
- مصف
- تموز
- بواله
- کیومرث
- منکوح
- نقض
- مخرج
- مضمن
- تقضی
- چرخش
- نحر