پوسه
معنی کلمه پوسه در فرهنگ معین
( ~. ) (اِمر. ) = پوسته : ۱ - پوستکی بسیار نازک جدا شده از چیزی ، ورقه ، صحیفه ، پشیزه . ۲ - قطعات سفید و نازکی که هنگام شانه کردن موی سر - - زمانی که چرک باشد - - فرو ریزد، شوره ۳ - تو، تا، لا.
معنی کلمه پوسه در فرهنگ فارسی
معنی کلمه پوسه در ویکی واژه
پوستکی بسیار نازک جدا شده از چیزی، ورقه، صحیفه، پشیزه.
قطعات سفید و نازکی که هنگام شانه کردن موی سر - - زمانی که چرک باشد - - فرو ریزد، شوره
تو، تا،
ریسمانی که به وقت رشتن بر دوک پیچند.
جملاتی از کاربرد کلمه پوسه
ان.دابلیو.ای. و دِ پوسه در ۱۳ نوامبر ۱۹۸۹ (۲۲ آبان ۱۳۶۸)، توسط "روتلز رکوردز"بازانتشار شد؛ در این نسخه آهنگی از ان.دابلیو.ای. جایگزین آهنگ گروه "رپیستاین" شد.