معنی کلمه پند گرفتن در لغت نامه دهخدا پند گرفتن. [ پ َ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) عبرت گرفتن. تذکیر. اتّعاظ. ( تاج المصادر بیهقی ). اعتبار. مُتَّعظَ شدن. تذکّر. ( منتهی الارب ) : پند گیر از مصائب دگران تا نگیرند دیگران ز تو پند.سعدی.
جملاتی از کاربرد کلمه پند گرفتن سودابه دختر جوان تحصیلکرده و ثروتمندی است که میخواهد با مردی که با قشر خانوادگی او مناسبتی ندارد، ازدواج کند. برای جلوگیری از این پیوند، مادر سودابه وی را به پند گرفتن از محبوبه، عمهٔ سودابه، سفارش میکند.