میر ابوالهیجا منوچهر بن و هسودان که هست باهش هوشنگ و بافرهنگ و فر مصطفا
ابوالهیثم بن تَیِّهان یکی از صحابیون محمد است و از یاران علی بود.
او کاهنِ پتاح بود که نامش در یک پاپیروس اداری ذکر شده است. در یک سنگ یادبود در نزدیکی ابوالهول بزرگ جیزه تصویری از کاهنِ پتاح آمده است که البته نوشتهٔ زیرینش پاک شده اما این تصویر احتمالاً متعلق به اوست.
عارف بجز از عارف آگاه کجاست هر بوالهوسی رهبر این راه کجاست
در سال ۴۳۲ از ابن ربیبالدوله یاد شده که باید همان ابوالهیجاء باشد
به نقل از «شیخ صدوق» ابوالهیثم، از مخالفان خلافت ابوبکر بود. پس از پیغمبر، ابوبکر، در زمان خودش برای او پیغام داد تا همان مأموریت محصول خرما در زمان پیامبر را انجام دهد ولی او قبول نکرد و گفت: من برای اجرای فرمان پیامبر خدا، آن کار را انجام میدادم و وقتی برمیگشتم، آنحضرت برای من دعا میفرمود.
ابوالهیجاء بن ربیبالدوله هذبانی از سران کرد نامدار هذبانی بود. ابولهیجا رئیس ایل کردتبار هذبانی بود. او حکومت ارومیه و اطرفش را به همراه اربیل در اختیار داشت. او پس از اینکه ترکان غزی که به آذربایجان آمده، به بیدادگری و یغماگری پرداختند، در سال ۴۳۰ هجری به کمک دایی خود وهسودان روادی شتافت. آنان ترکان غز را شکست سختی دادند و از آذربایجان بیرون راندند.
کی شود با بوالهوس آن کاشف اسرار رام می دهد بی نشئه را پیر مغان از باده جام
در منابعی گفته شده، او در زمان عمربن الخطاب، با چند نفر دیگر برای صلح «فدک»، نزد یهودیان فرستاده شد از وضع حال «ابوالهیثم» در زمان عثمان، اطلاعی در دست نیست. اما بعد از کشته شدن (به نقل از دائره المعارف) او، نامش، جزء کسانی است که تمایل به خلافت علی بن ابیطالب داشته و سرانجام با آنحضرت بیعت کرده و از حامیان ولایت و امامت ایشان بود و میگفت: به درستی که امام ما و ولی ما و وصی رسول خداست. (خلفا ۲/ص ۲۱۶)
شواهد باستانشناسی نشان میدهد که ابوالهول در حدود ۲۵۰۰ سال قبل از میلاد برای فرعون خفره، سازنده هرم دوم در جیزه ساخته شد.
ابوعلی بن موسک هذبانی مشهور به ابوالهیجا از سران نامدار هذبانی بود.او پس از دستگیری و زندانی کردن برادرش ابوالحسن، مدت زیادی فرمانروای اربیل بود.او در یکی از جنگهای صلیبی هم شرکت داشته و شجاعت زیادی از خود نشان داد. طبق نظر مینورسکی ابوالهیجا بن موسک از اخلاف ابوالهیجا هذبانی بوده است.
یک بارگی خصومت عشاق و بوالهوس برخاست از میانه چو تیغ از میان کشید
من و مدیحِ چنین شهریار بوالهوسیست خوش آن که مدحِ امیر اجلّ کنم انشی
مده چون بوالهوس در سینه جا عشق مجازی را مکن با معصیت آلوده دامان نمازی را
مکن آن داعیه چون بوالهوسان که بتابی رخ مهرش ز کسان
سجده گاه عاشقان خاک درت ما را و بس بوالهوس رو جانب معشوق هرجائی کند
در اسطورهشناسی مصری، به عکس، ابوالهول نوعا به عنوان یک مرد تصویر شده و خیرخواه تلقی میشود، گرچه با قدرتی به همان توحش نسخه یونانی. هردو ابوالهول یونانی و مصری به عنوان نگهبان انگاشته میشدند، مجسمههای آنها اغلب در طرفین معابد قرار میگرفتند.
دژ آشب که از دژهای کردهای حکاری بود به استواری شهرت داشت و فرمانروای آن ابوالهیجاء بن عبدالله نام داشت. پس از مرگ وی، اتابک زنگی که به حکومت موصل و میانرودان گماشته شدهبود دژ آشب را تسخیر کرد و به دست نصیرالدین جقر سپرد. وی دستور داد دژ را ویران کنند و در کنار آن دژی دیگر بسازند و او این دژ را عمادیّه نامید.