تأخر

معنی کلمه تأخر در لغت نامه دهخدا

تأخر. [ ت َ ءَخ ْ خ ُ ] ( ع مص ) واپس شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( از ترجمان علامه جرجانی ). پس ماندن. ( منتهی الارب )( آنندراج ) ( فرهنگ نظام ) ( ناظم الاطباء ). آخر افتادن.( فرهنگ نظام ). ضد تقدم و متأخر ضد متقدم باشد. || درنگ کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه تأخر در فرهنگ معین

( تأخر ) (تَ أَ خُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) پس ماندن ، عقب افتادن .

معنی کلمه تأخر در فرهنگ عمید

۱. عقب افتادن، دنبال ماندن، واپس ماندن.
۲. عقب ماندگی.

معنی کلمه تأخر در فرهنگ فارسی

عقب انداختن، دنبال ماندن، واپس ماندن، دیرشدن

معنی کلمه تأخر در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی تَأَخَّرَ: تأخیر پیدا کرد - عقب افتاد-در آینده واقع می شود
معنی یَتَأَخَّرَ: که تأخیر پیدا کند - که عقب بیفتد (منظور از تقدم ،در عبارت "إِنَّهَا لَإِحْدَی ﭐلْکُبَرِ نَذِیراً لِّلْبَشَرِ لِمَن شَاءَ مِنکُمْ أَن یَتَقَدَّمَ أَوْ یَتَأَخَّرَ " پیروی کردن از حق است که مصداق خارجیش ایمان و اطاعت است ، و منظور از تاخر ، پیروی نکردن...
ریشه کلمه:
اخر (۲۵۰ بار)

معنی کلمه تأخر در ویکی واژه

پس ماندن، عقب افتادن.

جملاتی از کاربرد کلمه تأخر

آفرودیتوس (به یونانی: Ἀφρόδιτος) نام یک آفرودیتهٔ مذکر است که خاستگاهش به آماتونت در جزیرهٔ قبرس بازمی‌گردد. همچنین در مناسک دگرجنس‌پوشی در آتن آفرودیتوس نقش داشته‌است.آفرودیتوس با هیبت آفرودیته ترسیم می‌شد، با این تفاوت که دارای نام مذکر و نراندامه بود. این خدا با ماه در پیوند بوده‌است. خدای متأخرتر هرمافرودیته را همان آفرودیتوس می‌دانند.
در گاهان، «سوشیانت» چندین‌بار به صورت مفرد آمده‌است و در حقیقت، صفتی است که زرتشت به خود اطلاق می‌کند اما در یسنه ۴۵: ۱۱ او به صورت کسی است که اهریمن را ذلیل می‌کند.[۲] هم چنین در گاهان، سوشیانت به صورت جمع، بر زرتشت و یاران وی اطلاق می‌شود.[۳] در یسنه ۴۳: ۱۳ به کسانی هم که بر طبق فرمان اهوره مزدا و وجدان خود قدم برمی‌دارند نیز اطلاق شده‌است. در یسنه ۴۶: ۳ نیز سوشیانتها را راستاندیشانی می‌داند که هدفشان اهورامزدا است و برای استواری جهان راستی تلاش می‌کنند و از آموزه‌ها و فرموده‌های اهورامزدا پیروی می‌کنند. در اوستای متأخر نیز نام وی دیده می‌شود. در «فروردین‌یشت» از سه منجی «اوخیشت ارت» (پرورانندهٔ قانون) «اوخیشت‌نمه» (پرورانندهٔ نماز) و «استوت‌اَرت» (فناناپذیر) آمده‌است.
«قَدْ کانَتْ آیاتِی تُتْلی‌ عَلَیْکُمْ» یعنی القرآن، «فَکُنْتُمْ عَلی‌ أَعْقابِکُمْ تَنْکِصُونَ» ترجعون قهقری، تتأخرون عن الایمان.
ملا علی نوری مدرّسِ حکمت متعالیه ، سید صدرالدین کاشف دزفولی عارف، و آخوند ملا مهدی نراقی فقیه و فیلسوف. اکثر فلاسفه متأخر، سلسله اساتیدشان به مولی علی نوری و از وی به بیدآبادی منتهی می‌گردد.
این آثار و اخبار که برشمردیم دلالت میکند که شطرنج باختن فسق است، و شطرنج باز فاسق. و مذهب اصحاب حدیث و سیرت اهل ورع و دیانت اینست. اما بعضی فقها از متأخران اصحاب شافعی آن را رخصت داده‌اند بسه شرط، گفته‌اند: اذا لم یکن فی الصلاة نسیان، و فی المال خسران، و فی اللسان طغیان، فهو انس بین الخلان. و مذهب راست و دین پسندیده و اختیار علمای اهل سنت و دیانت طریق اصحاب حدیث است چنان که بیان کردیم.
شیخ سیروانی٭ گفته است: آخر ما یخرج من قلوب الصدیقین حب الریاسه. و شیخ الاسلام املا کرد بر ما از محمد بن الجنید کی گفت: الشهرة فتنة و کل یتمناها والخمول راحة و قل من یرضیحا. و این پس از وی گفته‌اند من المتأخرین.
اینست که گفت جلّ جلاله: «ما تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَها» التّأنیث فی تسبق محمول علی لفظ الامّة و الجمع فی «یَسْتَأْخِرُونَ» علی معنی الامّة ای ما تتقدّم الوقت الذی وقت لها و لا یتأخرون عنه، هذا کقوله: «فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا یَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا یَسْتَقْدِمُونَ». و قیل: «إِلَّا وَ لَها کِتابٌ مَعْلُومٌ» هو کتاب فیه اعمالهم و اعمارهم و آجالهم و هلاکهم، و معنی معلوم ای تعلم الملائکة ذلک الوقت. و قال الحسن: ما تسبق من امّة اجلها رسولها و کتابها فتعذّب قبله، و لا یستأخرون ای لا یستأخر القوم اذا کذبوا الرّسل.
معنی آنست که ما مستقدمان در صف اوّل می‌دانیم نیّت ایشان و همّت ایشان و فردا ایشان را بآن ثواب دهیم و مستأخران در صف آخر می‌دانیم آن ریبة که در دل ایشان است یعنی منافقان و فردا ایشان را جزای کردار خود دهیم و لهذا المعنی‌
درویشی بود از متأخران که هشتاد روز هیچ نخورده بود و هیچ نمازش از جماعت فوت نشده.
گفته می‌شود که این مقبره توسط جهانگیر شاه امپراتور گورکانی هند برای معشوقهٔ او ساخته شده‌است که در منابع معاصر سیاحان به نام انارکلی نامیده می‌شود. طبق افسانه، در زمان سلطنت پدر او، امپراتور اکبر، جهانگیرشاه که در زمان ولیعهدی شاهزاده سلیم نامیده می‌شد، با دختر روسپی رابطه داشت که اکبرشاه دستور قتل او را داد. جز روایت‌های سیاحان غربی جهانگیر هیچ منبع دیگری که مستقلاً قابل تأیید باشد برای اثبات وجود داشتن زنی به نام انارکلی وجود ندارد. باقی مطالب برخی از فرضیه‌های پژوهشی یا داستان‌سازی‌های ادبی متأخر دربارهٔ شخصیت او است که اغلب در فیلم‌ها، کتاب‌ها و نسخه‌های داستانی تاریخ ظاهر می‌شود.
«قُلْ إِنِّی أَخافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی» و عبدت غیره «عَذابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ»، و هذا حین دعی الی دین آبائه. و قیل: المراد به امّته. و قیل: منسوخ. و قیل: نزلت قبل ان غفر اللَّه له ما تقدّم من ذنبه و ما تأخر.
امامزاده ابوسعید مربوط به سده‌های متأخر دوران‌های تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان گرمسار، بخش آرادان، دهستان یاتری، روستای پاده، انتهای روستای بعد از تکیه واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۲ آبان ۱۳۸۶ با شمارهٔ ثبت ۲۰۱۶۵ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
چنان که گویند خمر لعلی است مذاب یا یاقوتی است سیال یا عسل چیزی است تلخ یا شور، قی کرده زنبور و متأخرین حکما به آن وزن و قافیه را اعتبار کرده اند فاما در عرف جمهور جز وزن و قافیه در آن معتبر نیست پس شعر کلامی باشد موزون و مقفی و تخیل و عدم تخیل و صدق و عدم صدق را در آن حقیقت اعتبار نی ولله درالشعر ما اعظم شانه و ما ارفع مکانه و لیت شعری ایة فضیلة اجل من الشعر و ای سحر اجزل من هذا السحر.
دربارهٔ تاریخ تألیف و تدوین اوستای متأخر نمی‌توان به قطعیت اظهار نظر کرد. احتمالاً قدیمی‌ترین بخش‌های آن یعنی یشت‌های کهن، به صورتی که اکنون در دست است، در قرن نهم یا هشتم پیش از میلاد، حدود یک قرن پس از گاهان، تألیف و تدوین شده‌است.
مرگ لایستأخرونست و لایستقدمون عمر طی بیهوده در وقت امان کردن چرا
عبارتی در متن پهلوی دینکرد چهارم وجود دارد که به آن در دیگر متون پهلوی اشاره نشده‌است. در کتاب پهلوی، پس از مطرح‌کردن عقاید اصلی دربارهٔ آفرینش در ادیان اسلام و زردشتی، عبارتی پهلوی با عبارتی از نص صریح قرآن که همانا «کن فیکون» باشد، مقایسه شده‌است و بیان گردیده که با توجه به متأخربودن این متون و تماس جامعه زردشتی با مسلمانان و کتاب آسمانی قرآن، اراده خداوند هرمزد در آفرینش و ادامه آفرینش، در مقام و جایگاه قطعی و محض است.
عرفای متأخر حوزه علمیه نجف و قم نیز اغلب سلسله اساتید خود را به ملا حسینقلی همدانی و از وی به سید علی شوشتری می‌رسانند؛ و طبق قرائنی سید شوشتری شاگرد کاشف دزفولی بوده که او نیز شاگرد بیدآبادی بوده‌است. همسانی دستورهای عرفانی این عارفان با دستورهای بیدآبادی، اتصال آنان را به مکتب تربیتی وی مسلّم می‌دارد.
اقوام آریایی ابتدا در جنوب آسیا در سرزمین میان رود سند و فرات مستقر شدند و به نام هندوایرانی خوانده می‌شوند. تدریجاً جدایی در شاخه هندوایرانی بیشتر شد و بالاخره هندوها بنام مردم هندوآریایی در شمال غربی هند مستقر شدند. هندوان آریایی پس از ورود خود به شمال هند آنجا را بنام ملی خود آریاورته خواندند و در زمان متأخر آریاورته را هندوستان نامیدند. بعدها همین نام که مختص شمال کشور هند بود به سراسر خاک بسیار فراخ هند گذاشته شد.
بخش‌های کهن تر اوستا چون گات‌های زرتشت و هفت هات کهن نمی‌توانند به دوره‌ای متأخرتر از ابتدای هزاره ۱ پ. م متعلق باشند و زمان گردآوری سرودهای ودایی میان ۱۳۰۰تا۸۰۰ پ. م است.
در ظاهرش تأخر در باطنش تقدم