پارسوآ

معنی کلمه پارسوآ در لغت نامه دهخدا

( پارسوآ ) پارسوآ. ( اِخ ) نام قبایل پارس َ در کتیبه های آشوری.

معنی کلمه پارسوآ در فرهنگ فارسی

( پارسو آ ) نام قبائل پارس در کتیبه های آشوری

معنی کلمه پارسوآ در فرهنگ اسم ها

اسم: پارسوا (پسر) (فارسی) (تلفظ: pārsuā) (فارسی: پارسوا) (انگلیسی: parsua)
معنی: خطه، مرز، کنار، نام منطقه ای در غرب سرزمین مادها، ( اکدّی )، ( اَعلام ) نام ناحیه ای در غرب سرزمین ماد

معنی کلمه پارسوآ در ویکی واژه

یا پارس‌ئوآ به معنی پارس‌آباد در زبان فارسی. از این اصطلاح قومی و جغرافیایی برای بار نخست در سال ۸۸۱ پ. م. در الواح آشورناسیراپال یادی شده‌است. ماننا و پارسوآ دو ملت و کشور بزرگ ایرانی در آغاز هزاره اول پ. م.[۱] زبان‌شناسان اصطلاح پارس را به زبان مادی مربوط می‌دانند که در زبان پارسی باستان به صورت پارثه وجود داشته‌است.
منسوب به قوم باستانی پری و پریان.
↑ مردم آذربایجان را باید اخلاف ماننا و مردم کردستان و کرمانشاه را اخلاف پارسوآ باید تلقی نمود.

جملاتی از کاربرد کلمه پارسوآ

در متن بابلی کوروش پدر بزرگش کوروش اول را شاه بزرگ انشان لقب می‌دهد. از اینرو به نظر می‌رسد که اولین کوروش، حاکم ایالت پیشین ایلامی انشان/انزان در فارس بوده و همچنین رئیس سیاسی پارسوآش (پَرسووَش) نیز بوده است. دو سرزمین پارشوآش و پَرسووَش مشخصاً منطبق هم هستند.[نیازمند منبع]