مسخره کردن

معنی کلمه مسخره کردن در لغت نامه دهخدا

مسخره کردن. [ م َ خ َ رَ / رِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) مضحکه کردن. ریشخند نمودن. استهزا کردن. فسوس نمودن. افسوس کردن. اضحوکه قرار دادن : تو روح را مسخره کرده ای. ( سایه روشن صادق هدایت ص 19 ).

معنی کلمه مسخره کردن در فرهنگ فارسی

ریشخند نمودن

معنی کلمه مسخره کردن در ویکی واژه

sfottere

جملاتی از کاربرد کلمه مسخره کردن

کاسی لاسکین از انستیتو دیسکاوری، که مدافع طراحی هوشمند است، برچسب «مسخره کردن عهد جدید مسیحیت» را بر این کتاب نهاد.
آزادی را بلهوسان ملعبه کردند حریت را بی‌خردان مسخره کردند