معنی کلمات "ویکی واژه" - صفحه 112
- هم شهری
- وخشور
- مقاومت به انسولین
- هدفون
- پاسه
- کاهش آلودگی
- کروبیان
- هوای تر
- چارچار
- نسر واقع
- کویز
- چمیدن
- ودویل
- چندصدا
- واقعیت مجازی
- نامه رسان
- همکنش
- نجات یافته
- هاجره
- منجر شدن
- پی گرد
- همپا
- چغد
- مسافرکشی
- نور محیط
- چلاق
- کنسل
- مقطع زمانی
- کاغذبازی
- کونگ فو
- پالونه
- نقشنما
- هلیل رود
- مواکب
- موکلان
- موسیجه
- پتخ
- نمونهخوان
- وارونی
- گرمب
- مشارب
- پریست
- ناوگروه
- گرداله
- پیماینده
- واکا
- ملجاء
- نغول
- پیش خور
- پرتو آلفا
- لعیب
- واگفت
- کرکن
- پریما
- کوسان
- کتران
- پیوستار
- نقابت
- کفچه
- هوریان
- منفجر کردن
- پسار
- هی-
- وندیان
- هموگلوبین
- نیوه
- مکتب فرانکفورت
- گاو نر
- کاملیا
- واکی تاکی
- چشم تنگ
- نهگوی
- گانیمد
- مهبل
- هژمونی
- گردمان
- مورک
- میانهروی
- نبالت
- کانگورو
- کوژپشتی
- کادوسیان
- که بیستون
- کوره بلند
- پریکلس
- هراسیدن
- مندخانی
- پاسیو
- نت گذر
- وضعیت نظامی
- نیاز کردن
- گرم گشتن
- کیسه کش
- نادیده گرفتن
- پس زدن
- پرتگاه
- کماس
- پیکانه
- پیشباز
- موسر
- مغتنم
- کرالا
- هنر انتزاعی
- پیش کردن
- واکند
- پاکوب
- کلید عمومی
- کاردک
- میسیونر
- پخت و پز
- کمدی موقعیت
- پلاس آخور
- پشماگند
- پردازش زبان طبیعی
- واژهنامه
- پا زدن
- هفت سین
- گروه صدا
- دردآشام
- گرنج
- هزینه سفر
- کیفیت صدا
- منابع معدنی
- کارگزینی
- پاسکال
- پیش درآمد
- چنگ زدن
- کوبش
- پرخواری
- مطمئناً
- چلزه
- کامگار
- کامیون
- ناشنوایی
- منفور
- همکف
- گره گشا
- معصومانه
- چشم شور
- پس خور
- هوش مصنوعی
- پی فراخ
- کادو
- گرد روی
- مکوش
- نازنده
- پایدان
- پروش
- مسپ
- مزکت
- مقید کردن
- هدیس
- کاراته
- کرپو
- گئجه
- کأس
- معزز
- کمینگاه
- کارآزمایی
- مقوا
- معوق
- پیزر
- کبودراهنگ
- وزرک
- نقیع
- نماز پسین
- موبور
- مشغوف
- پیچان شدن
- پیاده کردن
- پادافراه
- مطموع
- مسارعت
- هفت بنا
- وطأت
- گردل
- ملکه شدن
- هویت جنسیتی
- کرمند
- نوش خند
- ننگ داشتن
- پایسته
- مستأصل
- مظله
- مکتتم
- معلل
- مکنوز
- گداره
- نعیب
- ممشوق
- کنارگذر
- مصافات
- کرد کرمانج
- والاتبار
- نداوت
- چخت
- مقمر
- کاکویی
- پشت پا زدن
- مژو