کارآزمایی

معنی کلمه کارآزمایی در لغت نامه دهخدا

( کارآزمایی ) کارآزمایی. [ زْ / زِ ] ( حامص مرکب ) تجربه. ممارست. تمرین :
به کارآزمائی دلش تیز شد
در آن عزم رایش سبک خیز شد.نظامی.

معنی کلمه کارآزمایی در فرهنگ معین

( کارآزمایی ) (زِ ) (حامص . ) تجربه ، آزمایش .

معنی کلمه کارآزمایی در فرهنگ عمید

( کارآزمایی ) تجربه، تمرین.

معنی کلمه کارآزمایی در فرهنگ فارسی

( کار آزمایی ) تجربه تمرین آزمایش : [ بکار آزمایی دلش تیز شد در ان عزم رایش سبک خیز شد ] . ( نظامی )

معنی کلمه کارآزمایی در فرهنگستان زبان و ادب

کارآزمایی
{trial} [علوم دارویی، علوم سلامت] مطالعۀ تجربی آینده نگر و تحلیلی مبتنی بر داده های اولیۀ جمع آوری شده از افراد یا گروه ها

معنی کلمه کارآزمایی در ویکی واژه

تجربه، آزمایش.

جملاتی از کاربرد کلمه کارآزمایی

نام اتحادیه از نام یکی از پیشگامان کارآزمایی‌های بالینی، جیمز لیند (۱۷۹۴-۱۷۱۶) برگرفته شده است. دویست و پنجاه سال پیش، ایده‌های متناقض و سؤالات بی‌پاسخ زیادی در مورد نحوه درمان بیماری کشنده اسکوربوت وجود داشت. لیند، یک جراح نیروی دریایی اسکاتلندی، تصمیم گرفت با درمان بیماران خود در یک کارآزمایی بالینی که شش درمان پیشنهادی را با هم مقایسه می‌کرد، با این عدم قطعیت مقابله کند. آزمایش او نشان داد که پرتقال و لیمو به طور چشمگیری بهتر از سایر درمان‌های پیشنهادی هستند.
در دو کارآزمایی بالینی، ۱۷.۸% و ۱۵.۲% از بیمارانی که از افیناکونازول استفاده می‌کردند، در مقایسه با ۳.۳% و ۵.۵% بیمارانی که از دارونما استفاده می‌کردند، درمان شدند.
با این حال، نگرانی‌هایی در مورد امکان‌سنجی چنین کارآزمایی بالینی پیچیده در میان شرکت‌کنندگان در این جمعیت‌شناسی زنان مسن‌تر وجود داشت، به‌ویژه با توجه به استخدام کافی و پایبندی به رژیم‌های غذایی و هورمون درمانی.