پروش

معنی کلمه پروش در لغت نامه دهخدا

پروش. [ پ َ ] ( اِ ) جوششی که از اعضای مردم برآید و آنرا به عربی بَثر یا بَثَر گویند.

معنی کلمه پروش در فرهنگ معین

(پَ رُ ) (اِ. ) آبلة ریز یا جوشی که روی پوست بوجود می آید.

معنی کلمه پروش در فرهنگ فارسی

جوششی که از اعضائ مردم بر آید

معنی کلمه پروش در فرهنگ اسم ها

اسم: پروش (دختر) (فارسی) (تلفظ: parvash) (فارسی: پَروش) (انگلیسی: parvash)
معنی: لطیف چون پر

معنی کلمه پروش در ویکی واژه

آبلة ریز یا جوشی که روی پوست بوجود می‌آید.

جملاتی از کاربرد کلمه پروش

نخستین آثار ادبی وی در روزنامه مشاک (به ارمنی: Մշակ) گریگور آرتسرونی که در تفلیس به چاپ می‌رسید، آغاز گشت. وی مقالات را تحت نام مستعار «هایگاگ» (به ارمنی: Հայկակ) دربارهٔ جنبه‌های مختلف زندگانی ارمنیان کنستانتینوپل به رشته تحریر درآورد. مقاله‌های وی در در میان مردمان قفقاز مورد پسند واقع شد. در سال ۱۸۸۴ وی فرصت یافت در انتخاب جاثلیق جدید در واغارشاپات از تفلیس دیدار کند. در آنجا وی فرصت یافت که با نویسندگانی به زبان ارمنی شرقی همچون رافی، پروشیان قازاروس آقایان و سایرین دیدار نماید.
۹. بغداد (چند مقاله در تاریخ و جغرافیای تاریخی)، اثر عبدالعزیز دوری، ترجمه اسماعیل دولتشاهی و ایرج پروشانی، تهران، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، ۱۳۷۵.
گرنفون در آناباسیس می‌گوید که دلیل طغیان کوروش علیه برادرش اردشیر این بود که پس از مرگ داریوش دوم در ۴۰۵ پ.م. تیسافرن نزد اردشیر به کوروش افترا زد و گفت کوروش در حال دسیسه علیه اردشیر است. اردشیر کوروش را دستگیر کرد، ولی با وساطت مادرش پروشات[ب] او را آزاد کرد. کوروش که در این میان احساس می‌کرد تحقیر شده‌است، تصمیم گرفت علیه برادرش شورش کند.