مسپ

معنی کلمه مسپ در ویکی واژه

تلفظ کهن‌تر مذهب، که بعد از دین مطرح است اما زمان حیات پیامبر مفهومی نداشته است. مسپ ممکن است به دو بخش مـَس - سـَپ قابل تجزیه باشد و مفهوم کلی از آن، غافلی، بیخبری یا نوعی مستی معنوی است نه مستی فیزیکی.[۱]
↑ بقولی: من مست مَی عشقم هوشیار نخواهم شد.....از خواب خوش مستی بیدار نخواهم شد

جملاتی از کاربرد کلمه مسپ

بچشم تیز نظر دل بنیکوان مسپار بمرد معرکه جویی بده نه چوپان تیغ
ببادا فره بیگناهان مکوش به گفتار بدگوی مسپارگوش
ای دوست به دست دشمنانم مسپار گر می‌کشیم به دست خویش اولیتر
به کوی صبر درون خانه گیر و ششدر کن امل طویل مدار و ره طمع مسپار
میوه روح منی باغ بهر کس مسپار ور نه همچون دگران سنگ زنم بر شجرت
شب و روز ابلقی شد تند زنهار بدین ابلق عنان خویش مسپار
ای دست‌، عنان مکرمت درکش وی پای‌، طریق مردمی مسپر
مسپار به دهر سفله دل زیرا آزاده دلش به سفله نسپارد
این تندیس در سال ۱۸۱۶ توسط کاپیتان کاویجیالا کشف شد و در آن هنگام معبدی میان دو پای جلویی شیر وجود داشت. پس از آن این تندیس توسط گستون مسپرو و آگوست ماریت مورد بازبینی قرار گرفت.
جز بر سر فخر و مرتبت منشین جز دیده عز و خرمی مسپر
وگرنه ترا آورم نام، پست که فرمان من مسپر دهر که هست