پس خور

معنی کلمه پس خور در لغت نامه دهخدا

پس خور. [ پ َ خوَرْ / خُرْ ] ( نف مرکب ) آنکه بازمانده غذای دیگران خورد. || ( ن مف مرکب ) مخفف پس خورده یا بازمانده یا فضله طعام و غذا. سُؤر.

معنی کلمه پس خور در فرهنگ معین

(پَ. خُ ) ۱ - (ص فا. ) کسی که بازماندة غذای دیگران را می خورد. ۲ - (ص مف . ) بازماندة غذا.

معنی کلمه پس خور در فرهنگ فارسی

۱- ( صفت ) آنکه پس ماند. غذای دیگران را میخورند . ۲- ( صفت ) پس خورده یا باز ماند. طعام و غذا و شراب سوئ ر.

معنی کلمه پس خور در ویکی واژه

کسی که بازماندة غذای دیگران را می‌خورد.
بازماندة غذا.

جملاتی از کاربرد کلمه پس خور

ابن عبّاس گوید از تواضع بود، آنک مرد پس خوردۀ برادر خویش خورد.
زیر رخش آن گردن سیمین کشیده صبحی است بلند از پس خورشید دمیده
ز پس خورشید و باد سام از پیش کباب خوبش دیدم در بر خویش
زیر رخشان گردن سیمین کشیده صبحی است بلند از پس خورشید دمیده
پس رها از حلقهٔ دامش کند اندک اندک پس خورد رامش کند
نرم نرمک میخ خود برکند زود با سبو پیوست و پس خورد آنچه بود
وز آن پس خورد سوگندان دیگر به فرق شاه مصر و تاج و افسر
بساط بی‌شرفی، ز آن سپس خورَد بر هم رسد به کیفر خود، نیز قاتلِ مریم
تا بکون پس خوردنی خوش نیست خیز پا بکون وا زن چو غازی وا گریز
پس خوری و فضله سازی نان خویش روز دیگر جان کنی چون روز پیش