پتخ

معنی کلمه پتخ در لغت نامه دهخدا

پتخ. [ پ َ ] ( ص ) مبهوت و متحیر. ( برهان ). || ابله. کالیوه. ( برهان ) ( جهانگیری ).

معنی کلمه پتخ در ویکی واژه

پتخ [ پ َ ] (صفت)
مبهوت، متحیر
ابله، کالیوه

جملاتی از کاربرد کلمه پتخ

شرکت استراوس در حال حاضر دارای عملیات در کشورهای اسرائیل، برزیل و روسیه، همچنین کشورهای آمریکای شمالی، اروپای مرکزی و اروپای شرقی می‌باشد. دفتر مرکزی این شرکت در شهر پتخ تیکوا، اسرائیل قرار دارد و بخشی از سهام آن در بازار بورس تل‌آویو معامله می‌شود.
دفتر مرکزی این شرکت در شهر پتخ تیکوا، اسرائیل قرار دارد و بخشی از سهام آن در بازارهای بورس نزدک و بورس تل‌آویو دادوستد می‌شود.
لی رابین در سال ۲۰۰۰ میلادی و بر اثر ابتلا به سرطان ریه در شهر پتخ تیکوا در اسرائیل درگذشت.
از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده‌است می‌توان به باشگاه فوتبال اتلتیکو مادرید، باشگاه فوتبال شریف تیراسپول، باشگاه فوتبال سی‌اف‌آر کلوژ، باشگاه فوتبال مکابی پتخ تیکوا، و باشگاه فوتبال اتلتیکو مادرید بی اشاره کرد.
از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده‌است می‌توان به باشگاه فوتبال شیراک، مکابی پتخ تیکوا، لوکوموتیو نیژنی نووگورود، یانگ بویز برن و زوریخ اشاره کرد.
کاشانی در پتخ تیکوا در خانواده ای فقیر یهودی ایرانی با ۴ برادر و ۳ خواهر به دنیا آمد. در جوانی عضوی از جنبش مکابی بود و در ۱۳ سالگی در یک کارخانه مشغول به کار شد.