مشارب

معنی کلمه مشارب در لغت نامه دهخدا

مشارب. [ م َ رِ ] ( ع اِ ) ج ِ مَشرَبة و مَشرُبة. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). ج ِ مَشرَب. ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) ( دهار ). ج ِ مِشرَبة. ( ناظم الاطباء ). آشامیدنی ها. ( غیاث ) ( آنندراج ) : زاهد کسی باشد که او را بدانچه تعلق به دنیا دارد، مانند مآکل و مشارب و ملابس و مساکن و مشتهیات... رغبت نبود. ( اوصاف الاشراف ص 22 ). و رجوع به مشربة شود. || جای آشامیدن. ( غیاث ) ( آنندراج ) : شوائب کدورت از مشارب و مشارع این مملکت برخاست. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 256 ).

معنی کلمه مشارب در فرهنگ معین

(مَ رِ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ مشرب و مشربه ، نوشیدنی ها.

معنی کلمه مشارب در فرهنگ عمید

= مشرب

معنی کلمه مشارب در فرهنگ فارسی

آشامیدنی ها، جمع مشرب و مشربه
( اسم ) جمع مشرب و مشربه : زاهد کسی باشد که او را بدانچه تعلق بدنیا دارد مانند ماکل و مشارب و ملابس و مساکن و مشتهیات ... رغبت نبود .

معنی کلمه مشارب در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مَشَارِبُ: نوشیدنیها (و کلمه مشارب جمع مشرب است که مصدر میمی و به معنای مشروب است . و مراد از مشروب در عبارت "وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَکُوبُهُمْ وَمِنْهَا یَأْکُلُونَ وَلَهُمْ فِیهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا یَشْکُرُونَ " شیر حیوانات است)
ریشه کلمه:
شرب (۳۹ بار)

معنی کلمه مشارب در ویکی واژه

جِ مشرب و مشربه، نوشیدنی‌ها.

جملاتی از کاربرد کلمه مشارب

ز تو مشارب عیش ولی مصفا گشت به تو مراحل عمر عدو مکدر شد
مگر از گدازندگی تشنگان را دمی آب پیدا شدی در مشارب
لا تصف ان کنت النحاح فمن صفا کدرت علیه مشارب الایام
شاهی که بر مشارب جودش ز سایلان بس کاروان که بر اثر کاروان رسید
چه میخانه، باغی و از چشمه ی خم روان باده ی لعل گون در مشارب
از مشرب عشق عقل دور است زان مختلف آمد این مشارب
بهنر چنان مواظب که زخویش گشته غایب زمعانیش مشارب زمعارفش مطاعم
با ماه هم منازل و با باد هم لگام با ابر هم مشارب و با رعد هم زمام
سموم غمومش، وزان در صحاری حمیم جمیمش، روان در مشارب