نعیب

معنی کلمه نعیب در لغت نامه دهخدا

نعیب. [ ن َ ] ( ع اِ ) آواز زاغ. ( غیاث اللغات ). بانگ زاغ. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( دهار ). بانگ کلاغ. ( مهذب الاسماء ) ( زمخشری ). غارغار. آواز کلاغ چون گردن بکشد، خلاف نعیق. ( یادداشت مؤلف ) : و مبادا کی اسماع ما نعیب غراب فراق استماع کند. ( سندبادنامه ص 40 ). || ( مص ) بانگ کردن کلاغ. ( تاج المصادر بیهقی ). نَعب. نعاب. نعبان. تَنعاب. ( اقرب الموارد ) ( متن اللغة ). رجوع به نَعب شود.

معنی کلمه نعیب در فرهنگ معین

(نَ ) [ ع . ] (اِ. ) بانگ زاغ .

معنی کلمه نعیب در فرهنگ عمید

بانگ کردن زاغ یا کلاغ.
۲. (اسم ) صدای کلاغ.

معنی کلمه نعیب در فرهنگ فارسی

بانگ کردن زاغ یاکلاغ
۱ - ( مصدر ) بانگ کلاغ و زاغ : و چون روزگار چنانک عادت اوست نعیب غراب بسمع احباب رساند ...
آواز زاغ ٠ بانگ زاغ ٠ بانگ کلاغ ٠ غار غار ٠ آواز کلاغ چون گردن بکشد خلاف نعیق ٠

معنی کلمه نعیب در ویکی واژه

بانگ زاغ.

جملاتی از کاربرد کلمه نعیب

یا غرابی که ز هابیلی خبر با نعیب آورده سوی بوالبشر
پر فرو برد اندر آن خون رطیب شد به یثرب باز نالان با نعیب
وز غراب عنا عدوی مرا همه اطلال پر نعیبستی
شور و فریاد و فغان در صحن باغ انداختند از صغیر و از نفیر و از هدیر و از نعیب
که باشد آنکه مر او را خلاف کرد ونکرد بفال بد ز بر مسکنش نعیب غراب
بادا بساط خانهٔ احباب تو نعیم بادا سماع حلهٔ اعدای تو نعیب
با لفظ من نعیب بود نکتهٔ حبیب از نظم من حقیر شود گفتهٔ سری
غریبم از تو و این را سبب نعیب غراب غراب را چه غرض بود در جمال حبیب
بلبل از بیم جان شود پنهان چون به بستان کشد غراب نعیب
بر ابن یمین عشقت گر عیب همی دانند آنها که کنند اینعیب از بیهنران باشند