کویز. [ ک َ ] ( اِ ) کنج و گوشه خانه را گویند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). گوشه خانه را گویند. ( فرهنگ جهانگیری ). || جای خالی. ( ناظم الاطباء ). کویز. [ ک َ] ( اِ ) قفیز. ( السامی ، از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) ( مهذب الاسماء، از یادداشت ایضاً ). کویژ = کفیز = قفیز ( معرب ). پهلوی ، کپیچ . ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کویژ و قفیز شود.
المولایا دو الکویزیراس ۱۶۷٫۳۸ کیلومترمربع مساحت و ۱۴٬۱۹۶ نفر جمعیت دارد.
دو پر دل ابر هم زدند از ستیز بزد مرد ارژنگ رخ در کویز
آبه نسبت به اصلاحاتی که توسط سلف خود، جونیچیرو کویزومی ایجاد شد، تعهد کلی داشت. وی برخی گامها را در جهت متعادل سازی بودجه ژاپن برداشت، مانند انتصاب یک کارشناس سیاست مالیاتی، کوجی اومی، به عنوان وزیر دارایی. اومی قبلاً از افزایش مالیات مصرف ملی حمایت میکرد، اگرچه آبه از این سیاست فاصله گرفت و تلاش کرد تا از طریق کاهش هزینهها، بیشترین تعادل بودجه خود را بهدست آورد.
الکویزار ۱۹۳ کیلومترمربع مساحت و ۲۹٬۶۱۶ نفر جمعیت دارد و ۲۵ متر بالاتر از سطح دریا واقع شدهاست.
شناخت خدا در ورع است و ورع در میان قلب است کم از سر موی نظر مولی بآنست آن هوا کی عرش دروست دران بنه کویزد که دران روع بکویزد. شناخت دواست: نورست که در دل افتد ازان عبارت نتوان در دو جهان. او گفت: کنت کنزاً مخفیاً فاحببت ان اعرف. ملکا و تعرف ملکاات شناسدات شناسد کت شناسد. از حق معرفت کس سخن نگفت، در میان جان میبود، ببرک زبان نمیشود. جان آنرا میدان میبود اما زبانرا توان نمیبود. از دیدار شناخت نیاید، که دیدار بر مقدار شناخت ایذ.