پرتگاه
معنی کلمه پرتگاه در فرهنگ معین
معنی کلمه پرتگاه در فرهنگ عمید
۲. جای بلند که پایین آن گودال یا دره باشد و انسان در صورت لغزش از آنجا پرت شود.
معنی کلمه پرتگاه در فرهنگ فارسی
معنی کلمه پرتگاه در دانشنامه عمومی
برج ترانگو مرتفعترین پرتگاه دیواره ای عمود جهان می باشد که در کشور پاکستان قرار دارد که پرتگاه آن در ارتفاع ۶٬۲۸۰ متری از سطح دریا قرار دارد.
پرتگاه (فیلم ۱۹۷۳). پرتگاه ( ارمنی: Ժայռը ) یک فیلم است محصول سال ۱۹۷۳, به کارگردانی وارطان آجمیان با اقتباس از اثری به همین نام نوشته وارتانس پاپازیان
• گورگن جانیبکیان در نقش گریگور آقا
• هوهانس آواگیان در نقش ساهاک آقا''
• مایرانوش پارونیکیان در نقش هورومسیم''
• ژنیا آوتیسیان مارگاریت
• موراد کوستانیان در نقش ماتوی یگوریچ
• ورجالویس میریجانیان در نقش ساتنیک
• آلا تومانیان در نقش ترزا
• واقیناک مارگونی در نقش باغداسار آمی
• گئورگ آصلانیان در نقش زاکار
• واچه باگراتونی در نقش مارگار
• هاروتیون فودولیان در نقش آرشاک
• ورژ هاکوبیان در نقش سروب
• سوس سارگسیان در نقش هایراپت
• تاتول دیلاکیان در نقش '
معنی کلمه پرتگاه در دانشنامه آزاد فارسی
پشتهای بزرگ، حاصل از فرسایش سنگ های رسوبی شیب دار. این عارضه یک سمت پرشیب (پرتگاه)، و یک سمت با شیب ملایم (شیب) دارد. پرتگاه ها عارضه های متداول چشم اندازهای گل سفید، همانند چیلترن هیلز و نورت داونز در انگلستان اند. چنین عوارضی در سواحل جنوبی ایران، خصوصاً در کرانه های دریای عمان، نیز مشاهده می شود. عوارض خاص پرتگاه های گِل سفید عبارت اند از دره های خشکی که روی دامنۀ شیب تشکیل می شوند، و دره های کوچک برفی که دره هایی با دیواره های پرشیب اند و روی دامنۀ پرتگاه و چشمه ها ایجاد شده اند.
معنی کلمه پرتگاه در ویکی واژه
جای بلندی که احتمال پرت شدن از آن وجود دارد.
جملاتی از کاربرد کلمه پرتگاه
تو گفتی راه عشق از فتنه پاک است چو دیدم، پرتگاهی خوفناک است
امر طبیعی است که در بینِ راه چون برسد مرد لبِ پرتگاه
دید رسیدست لبِ پرتگاه واهمه از چشم ببست از نگاه
فرونشستها دارای تعدادی ویژگیهای مشخصی هستند. برشی که به عنوان شکاف در منطقه وسیعی از زمین به دور از شیب رخ میدهد به عنوان پرتگاه نامیده میشود و اغلب شبه صخره و مقعر است. در نشستهای چرخشی بلوک اصلی و نشست معمولاً به رشتههای فرعی نشست و پرتگاههای وابسته شکسته میشود و تا الگوی پلکانی بلوکهای جایگزین شده را شکل میدهد.
سیل سخت است و پرتگاه مخوف پایه سست است و خانه بی بنیاد
آبشار شوی، پس از بیرون آمدن از غار، از پرتگاهی بلند به پایین سرازیر میشود. ارتفاع آبشار ۸۵ متر و عرض آن ۷۰ متر است. آب آن پس از عبور از کوهها و درهها، به رود دز و نهایتاً به دریاچهٔ سد دز در استان خوزستان میریزد.
پرتگاه ابن مولانا نصیر صدر دین آن بی همال بی نظیر
این چنین رفتن، بچاه افتادن است سرنگون از پرتگاه افتادن است
آنطوریکه من دریافتم، شما میگویید که ما ابتدا شما را به اوج رساندیم، حال شما در پرتگاه رها کردیم و به شما خیانت کردیم.
سمند تو زی پرتگاه از چه پوید ببین تا به دست که دادی عنان را
به خنده، پیرِ خردمند گُفت تُند مَرو که پرتگاه جهان، جای بَد عِنانی نیست
دیده را بستی و افتادی بچاه ره شناسا، این تو و این پرتگاه