کارگزینی
معنی کلمه کارگزینی در فرهنگ معین
معنی کلمه کارگزینی در فرهنگ عمید
معنی کلمه کارگزینی در فرهنگ فارسی
( اسم ) ادار. کار گزینی . اداره ایست در وزارتخانه یا اداره ای مستقل که بکار اعضا رسیدگی کند و شغل ماموریت ایشان را مطابق اطلاعات و شایستگی و سوابق آنان و احتیاج اداری تعیین نماید ادار. استخدام پرسنل .
معنی کلمه کارگزینی در فرهنگستان زبان و ادب
معنی کلمه کارگزینی در ویکی واژه
ادارهای که به کار استخدام، ماموریت، ترفیع، انتقال، بازنشستگی و سایر امور مربوط به کارمندان و کارکنان یک سازمان میپردازد، ادارة استخدام.
جملاتی از کاربرد کلمه کارگزینی
وی مدتی رئیس ادارهٔ استخدام شهرستانها در کارگزینی وزارت فرهنگ و مدتی رئیس کارگزینی دانشگاه تهران بود.
به سبب مشارکت وی در بانک صنایع طی سالهای ۱۳۵۴ الی ۱۳۵۶ و حضور در جلسات این بانک، وی در مظان اتهام و همکاری با رژیم پهلوی قرار گرفت. با اینکه کارمند بانک نبود در ۲۷ مرداد ۱۳۵۹ کارگزینی بانک صنایع سابق، وی را اخراج کرد و ممنوعالخروج شد. در بهمن ۱۳۶۱ با قید تعهد مبنی بر عدم خروج از حوزه قضایی تهران و کاشان و سپردن وثیقه پنج میلیونتومانی آزاد شد.