نت گذر
معنی کلمه نت گذر در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه نت گذر
ز حال بی خبرانت خبر نمی باشد بکوی خسته دلانت گذر نمی باشد
گویدش جنت گذر کن همچو باد ورنه گردد هر چه من دارم کساد
چو رحمت هست از لعنت گذر کن دل خود را ز ابلیست خبر کن
ای خیالی شب محنت گذرد تیره مشو هیچ حالی چو ندیدیم که یکسان ماند
به بالین غریبانت گذر نیست ز حال مستمندانت خبر نیست
کی صبا گر در مدینه از خراسانت گذر شد
با این همه ماتم فراقش دارم گرچه به هزار گونه محنت گذرد
نه کمر را ز میانت وطنی است نه سخن را ز دهانت گذر است
تو را از حال مسکینان خبر نیست بر آب چشم ما زانت گذر نیست
روزگاری شد ز کویت درد سر کم کرده ایم سویت از بیم رقیبانت گذر کم کرده ایم