کاغذبازی

معنی کلمه کاغذبازی در لغت نامه دهخدا

کاغذبازی. [ غ َ ] ( حامص مرکب ) اصول تشریفاتی اداری که با نوشتن نامه های متعدد از رؤسا به مرئوسین و بعکس صورت گیرد .

معنی کلمه کاغذبازی در فرهنگ معین

( ~ . ) (اِ. ) مجازاً: زیاده روی در تشریفات اداری که باعث پیچیدگی و کندی جریان کارها می شود.

معنی کلمه کاغذبازی در فرهنگ عمید

نوشتن نامه های پی در پی و بیهوده در ادارات، زیاده روی در تشریفات اداری.

معنی کلمه کاغذبازی در فرهنگ فارسی

نوشتن کاغذ های متعدد و فرستادن آنها بمقامات ذی صلاحیت و پا پوش دوختن برای مردم و مفسده انگیختن : [ رشوه خواری حق کشی کاغذ بازی و پا پوش دوزی مثل کچلی تا توی ابرویش پایین آمده است ] . ( شام )

معنی کلمه کاغذبازی در ویکی واژه

مجازاً: زیاده روی در تشریفات اداری که باعث پیچیدگی و کندی جریان کارها می‌شود.

جملاتی از کاربرد کلمه کاغذبازی

مقام‌های اقلیم کردستان می‌گویند که حکومت کردستان نوپا است و فرهنگ کاغذبازی و فساد مالی از رژیم گذشته به جای مانده‌است. اما مخالفان می‌گویند که آنان ۲۰ سال فرصت داشتند تا سیستم گذشته را عوض کنند.
هامیلتون چهار سال در ساخت این جاده در کردستان کار کرد و بر موانعی چون جنگ‌های طایفه‌ای، بیماری، و کاغذبازی مقامات دولتی چیره آمد. او در سال ۱۹۳۷ کتابی درباره تجربیاتش در ساخت این جاده و در مورد این منطقه نوشت به نام «راهی در کردستان: سفرهایی در شمال عراق».