هوریان

معنی کلمه هوریان در ویکی واژه

نیاهندوایرانی
ساکنان بعضی نواحی مجاور دریاچه ارومیه بخصوص در مغرب و شمال آن و همچنین در برخی دره‌های زاگروس از هزاره سوم تا هزاره اول پ. م.. هور در برخی منایع کهن بویژه شاهنامه درخشش و سپیدی است و این یکی از چند صفت هوریان است یعنی سفیدترین نژاد شناخته شده ایرانی تا آن زمان.

جملاتی از کاربرد کلمه هوریان

بزرگان ایران و طیهوریان ببستند در پیش ایشان میان
عده ای نیز کردها را به یک بستر ژنتیکی باستانی خاورمیانه/قفقاز/مدیترانه تعلق دارند و یکی از اجداد محتمل آنها، هوریان باستان(در 3هزار سال ق.م) هستند.
به طیهوریان برنیاید گزند سپاهم تبه گردد و دردمند
که دربند تا سر چو بگشادمی به طیهوریان کارها دادمی
چو یک نیمه افزون بریدند راه ز طیهوریان پیشش آمد سپاه
بزرگان طیهوریان را بخواند بدان پیشگهشان به رامش نشاند
همی آتبین بود با یک دو دست ببردند طیهوریان شاد و مست
به طیهوریان بر همه خواسته پراگند و شد کارش آراسته
ز طیهوریان هر که بایست برد یکایک به بازی برِ خویش برد
به طیهوریان آمد از ره سوار ز خویشان او سرکشی نامدار
ز دروازه چون پیش میدان رسید سبک شاه طیهوریان برگزید
دوره‌ای است که با سلطنت پوزور-آشور یکم آغاز می‌شود و گاهی به دودمان پوزور-آشور مشهور است. دودمان پوزور-آشور نام‌های واقعی اکدی را در خط سلطنتی آشور در مقابل نام‌های قبلی که احتمالاً با نام‌های هوریان مطابقت داشتند.