وزرک
معنی کلمه وزرک در دانشنامه عمومی

وزرک

معنی کلمه وزرک در دانشنامه عمومی

وزرک ( به فرانسوی: Vazerac ) یک کامین در فرانسه است که در Canton of Molières واقع شده است.
وزرک ۳۲٫۶۸ کیلومترمربع مساحت و ۶۹۷ نفر جمعیت دارد و ۸۳ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

معنی کلمه وزرک در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی وِزْرَکَ: بار سنگینت ( وضع وزر در عبارت "وَوَضَعْنَا عَنکَ وِزْرَکَ "به معنای از بین بردن سنگینی باری است، که رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم احساسش میکرد."وَزَر" به پناهگاهی در کوه می گویند و به مناسبت سنگینی کوه به ثقل و بار "وزْر" می گویند و به همین جهت گنا...
معنی أَنقَضَ: شکست (انقاض ظهر در عبارت "ﭐلَّذِی أَنقَضَ ظَهْرَکَ "به معنای شکستن پشت کسی است به نحوی که صدای شکستن به گوش برسد، آنطور که از تخت و کرسی و امثال آن وقتی کسی روی آن مینشیند ، و یا چیز سنگینی روی آن میگذارند صدا برمیخیزد ، و کنایه است از سنگینی باری که...
معنی وَضَعْنَا: پایین نهادیم - فرو نهادیم ("وضع"یعنی نهادن و متضاد رفع که به معنی بلند کردن و برداشتن است. همانگونه که در عبارت "وَﭐلسَّمَاءَ رَفَعَهَا "در مورد آسمان کلمه ی رفع را به کار برده و در عبارت "وَﭐلْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ" از خلقت زمین تعبیر به وضع...
ریشه کلمه:
ک (۱۴۷۸ بار)وزر (۲۷ بار)

معنی کلمه وزرک در ویکی واژه

از پارسی میانه وَزَرکَ، از پارسی باستان وَزرَکَ، به چم گسترده، عظیم، فراخ. وزرک ممکن است به دو بخش وز - رک قابل تجزیه باشد؛ و بخش نخست را می‌توان وضع فارسی همسان دانست.

جملاتی از کاربرد کلمه وزرک

کمبوجیه به راهنمایی مغ دسیسه‌ای ترتیب می‌دهد بدین سان که اسفنددات مغ را به اتهام سوءقصد به جان برادر خود تنووزرکه (بردیا) به مرگ محکوم می‌سازد ولی تنووزرکه را به نام افنددات مغ (که سخت شبیه او بود) می‌کشند و شاه اسفنددات مغ را به نام برادر خود معرفی می‌کند و این امر باعث می‌شود که بعدها اسفنددات مغ (بردیای دروغین) از موقعیت استفاده کرده بتواند به نام تنووزرکه (بردیای راستین) سر به شورش بردارد.
حقیقت- حکمت از ابتلای انبیاء و اولیاء تحقق اضطرار مذکور است، و ظهور فنای وجود مجازی که تعین است علی ماهو علیه کان. و از این سبب در کلام مجید آیت اصطفا و اجتبا و غفران انبیا بعد از التجا و ندای ایشان ذکر فرمود. چنانچه درحق آدم (ع): و عصی آدم ربه فغوی، ثم اجتباه فتاب علیه، و در حق نوح (ع): ولقد نادانا نوح فلنعم المجیبون ونجیناه و اهله من الکرب العظیم و در حق ابراهیم (ع): فلما جن علیه اللیل رای کوکبا و الذی اطمع ان یغفرلی خطیئتی یوم الدین، و در حق داود (ع): انما فتناه فاستغفر ربه و خر راکعا و اناب، فغفرناله و درحق سلیمان (ع): و القینا علی کرسیه جسدا ثم اناب، قال رب اغفرلی وهب لی ملکا لاینبغی لاحد من بعدی انک انت الوهاب فسخرنا له الریح. و در حق یونس (ع): فنادی فی الظلمات ان لااله الاانت سبحانک انی کنت من الظالمین، فاستجبنا له. و در حق ایوب (ع): اذنادی ربه انی مسنی الضر و انت ارحم الراحمین. و در حق موسی (ع): قال رب انی ظلمت نفسی فاغفر لی فغفرله. و درحق محمد مصطفی صلی اللّه علیه وسلم: و تخفی نفسک ما اللّه مبدیه و استغفر لذنبک و وضعنا عنک وزرک و اذا جاء نصر اللّه السورة، و توبوا الی اللّه جمیعا، ایه المؤمنون لعلکم تفلحون.