هوای تر
معنی کلمه هوای تر در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه هوای تر
سوز غمت روان مرا ناگزیر شد مهر دلم هوای ترا ناگزیر باد
خشکی این هوا ضرر دارد لب دریا هوای تر دارد
از هوای تر شود آیینه ما بی غبار رشته باران گره از کار مستان وا کند
بوی خون می آید از جام شراب لاله گون در هوای تر، می بیرنگ می باید کشید
دایم بود هوای تن تو اسیر عقل اندی که نیست عقل هوای ترا اسیر
از هوای تر شود آیینهام تاریک تر هیچ باغ دلگشایی نیست چون گلخن مرا
به سر دارم هوای ترک شوخی فتنه بنیادی که تیغش شاخ گلریزست و تیرش سرو آزادی
زاهدان خشک را نبود هوایش سازگار زهد و تقوی را هوای تر به طوفان میدهد
گوئی صدف ثنای ترا ورد خویش ساخت گوئی که گل هوای ترا اختیار کرد
در دل به جز هوای ترا ره نمیدهم در سر به جز خیال ترا جا نمیکنم