پادافراه

ز جود، بارش نیسان به گاه پاداشن ز خشم‌، آتش سوزان به وقت پادافراه

یکی از دانشمندان بنی اسرائیل در دعایش می گفت: پروردگارا! چه اندازه گناه ورزیدم و پادافراهم ندادی! پروردگار بپیامبر معاصرش وحی کرد که: بنده ی مرا بگوی چه اندازه پادافراهت دادم و ندانستی، مگر نه این که شیرینی مناجاتمرا از تو بستندم؟!

مرو را گفت شاها کامگارا چه ترسانی به پادافراه ما را

همیدون دایه را لختی بپیرای به پادافراه و بر جانش مبخشای

به درگهت ز بد و نیک داد ازان دارد که دیده مسند پاداش و بند پادافراه

بترسیدی ز ننگ این جهانی ز پادافراه کار آسمانی

نکردش هیچ پادافراه کردار زبان بگشاد بر وارونه گفتار