معنی کلمات "لغت نامه دهخدا" - صفحه 82
- حیطه
- چیره دستی
- ملزم
- کتم
- نمرود
- تحول
- پیاپی
- متعال
- شرور
- جامعه
- جامعهشناسی
- نورافکن
- چسب
- هي
- هین
- بهین
- بهینه
- ممدد
- موصده
- سیال
- نابهره
- نبهره
- ناپسندیده
- خیانت کردن
- حملان
- فرفر
- کجاران
- هفتواد
- دلپذیر
- ناروانی
- ناروان
- راکد
- پارلمان
- ناوگان
- نارو
- معادلات
- گزینی
- محوط
- تهویه
- مارپیچ
- ناهاری
- ناشتائی
- غداء
- عشاء
- مهدویت
- پیش پا افتاده
- کاذبه
- ناخوانا
- خوانا
- چوگان
- چکان
- همدمی
- پس مانده
- ته مانده
- مسعد
- راهنمائی
- مستودع
- درونی
- دیوان
- دیده
- زبل
- ملقن
- صالحه
- مراجعت
- تضرع
- کاجی
- مبطن
- دراعه
- یک چهارم
- واعی
- مجمز
- جمازه
- سرانداز
- کین توزی
- زلیفن
- نوید
- چست
- نیات
- منادی
- پیله
- جانباز
- جان باز
- مردانگی
- نالیدن
- پر کردن
- دلداده
- جانبازی
- جان بازی
- گزلک
- مظهر
- مزدا
- نظرات
- دوبینی
- کنجکاو
- گاورنگ
- گاوسار
- تیزبین
- حول
- ناصره
- دیه
- بوادی
- حجاری
- مجردی
- مستبد
- مقصر
- واماندن
- درماندن
- ملیح
- جرز
- تخت جمشید
- لائق
- داغگاه
- جامه خانه
- وارفته
- وشی
- ذوق
- پسندیدگی
- مجلی
- دل جویی
- مستریح
- دلخواه
- درونه
- در خانه
- خطل
- مختصرا
- دراز گوش
- داغ دیده
- کاووک
- کابوک
- مبلد
- خیلی
- خون گرم
- خوشگوار
- خاک پاش
- حق شناسی
- آفتاب پرستی
- آشفته بخت
- نیشدار
- مطمح
- نقیب
- خبر کردن
- متنبی
- پدید آوردن
- گزارش کردن
- خبر
- مذبذب
- دل دل
- سوگیری
- نسبیت
- متوازن
- گاودل
- نزاع
- زاهق
- مغزدار
- پیکار
- گنده
- یارج
- جدل
- هاجس
- مثنوی
- بیتاب
- دوالی
- دانیل
- ناامید شدن
- دل شکسته
- مغرف
- دندان پزشکی
- کرفت
- دوتا
- معوذ
- دو دلی
- دیندار
- مواریث
- نارسائی
- کژک
- روانپزشکی
- روانپزشک
- کلارینت
- روانپزشک
- روانکاو
- نوي
- روزنامه نگار
- زبان دان
- زارزار
- پاک نفس
- زبان آور
- پیغان
- زحمتکش
- زمین
- زه کشی
- مریزاد
- زه
- زمان
- رنگین کمان
- دل خسته
- ده نه
- شانه ای
- شادخ
- شاد باد
- شاد دل