دوبینی
معنی کلمه دوبینی در لغت نامه دهخدا

دوبینی

معنی کلمه دوبینی در لغت نامه دهخدا

دوبینی. [ دُ ] ( حامص مرکب ) صفت و حالت دوبین. لوچی. اَحوالی. کاژی. ( از یادداشت مؤلف ).دوتا دیدن هر شیئی. رجوع به دوبین شود :
اگر تو دیده وری نیک و بد ز حق بینی
دوبینی از قبل چشم احول افتاده ست.سعدی. || نفاق و ریاکاری و بی حقیقتی. ( ناظم الاطباء ). دورویی. منافقی :
جمعه با زوجه خود گفت شبی
که مرا بر تو ز آدینه شکی است
زوجه اش گفت دوبینی بگذار
پیش من جمعه و آدینه یکی است.شهاب تبریزی. || ثنویت. اعتقاد به وجود دو خدا :
هست آیین دوبینی ز هوس
قبله عشق یکی باشد و بس.جامی.

معنی کلمه دوبینی در فرهنگ عمید

یکی را دوتا دیدن، لوچ بودن، لوچی، حالت چشم که یک چیز را دوتا ببیند.

معنی کلمه دوبینی در فرهنگ فارسی

۱ - دو تا دیدن هر شئ احولی . ۲ - دو رویی منافق نفاق .

معنی کلمه دوبینی در فرهنگستان زبان و ادب

{diplopia, double vision, ambiopia, binocular polyopia} [پزشکی] درک دو تصویر از شیئی یگانه به صورت هم زمان

معنی کلمه دوبینی در دانشنامه عمومی

دوبینی ( به انگلیسی: Diplopia ) ، که به آن دوگانگی دید نیز می گویند، نوعی اختلال دید است که از یک جسم واحد دو تصویر در ذهن احساس می شود. دوگانگی دید می تواند به صورت افقی، عمودی، قطری ( یعنی هم افقی و هم عمودی ) و یا به صورت چرخش تصویر یک جسم در مقایسه با دیگر اجسام باشد. این مشکل معمولاً ناشی از ماهیچه های بیرونی چشم هستند به صورتی که هر دو چشم به صورت عملکردی سالم هستند اما نمی توانند بر روی یک هدف مشخص تمرکز نمایند. مشکل ماهیچه های بیرونی چشم می تواند به علت معضلات فیزیکی، اختلالات تماس عصبی - ماهیچه ای، اختلالات اعصاب مغزی که محرک اعصاب هستند، اختلالات گاه وبیگاه شامل سلولهای دخیل در حرکت چشم و یا مصرف مواد سمی باشد. دوبینی می تواند یکی از اولین نشانه های یک بیماری همستی مانند موارد مربوط به فریاندهای پردازش عضلات و یا اعصاب باشد که می تواند منجر به ایجاد اختلال در تعادل، حرکت و یا توانایی خواندن شخص گردد.
دوبینی تک چشمی ( به انگلیسی: Monocular ) نوعی دیگر از بیماری دوبینی است. علت های دوبینی تک چشمی مربوط به مسائل چشم پزشکی مانند کاتاراکت یا آستیگماتیسم است. دوبینی تک چشمی یک بیماری مغز و اعصاب مطرح نمی باشد.
دوبینی دارای گستره وسیعی از علت ها مانند مشکلات چشمی، عفونت، مشکلات خود ایمنی، علایم عصبی و نئوپلاستی می باشد.
• ام اس
• آبسه
میگرن
• تروما
• دیابت
• سرطان
• سینوزیت
• بوتولیسم
• آسیب عصبی
• قوز قرنیه
• تومور مغزی
• انحراف چشم
• بیماری لایم
• آب مروارید
• مواد افیونی
• چشم آستیگمات
• بیماری گریوز
• سندروم ورنیک
• میاستنی گراویس
• نشانگان گیلن باره
• ترکیبات سالیسیلاتی
• آنتی بیوتیک فلوروکینولون
معنی کلمه دوبینی در فرهنگ عمید

معنی کلمه دوبینی در دانشنامه آزاد فارسی

دوبینی (diplopia)
دوتادیدن اشیاء. معمولاً ناشی از فقدان هماهنگی حرکات چشم هاست. این عارضه ممکن است براثر بیماری یا آسیب دیدن ماهیچه های چشم، عصب رسانی به هریک از این ماهیچه ها یا مسمومیت بروز کند.

جملاتی از کاربرد کلمه دوبینی

از ختایی خطت اگر دویی است این دوبینی ازین خطا باشد
تو با شاه حقیقت او تو بینی نباشد اندر اینجاگه دوبینی
ای در غلط از ره دوبینی آیا تو کجا و ما کجاییم؟
یکی داری و در عین دوبینی مر این اسرار اینجاگه نه بینی
نیست لائق که دگر جا نگرد هست آئین دوبینی زهوس
دوبینیهاست اما در شهود غیر احول را به خودگر می‌ گشاید چشم از وحدت خبر دارد
نظر کن یک و بگذر از دوبینی که تا بی خویشتن حق کل ببینی
با گزلک وحدت بکن آن چشم دوبینی بردار خودی را چه نقابی چه حجابی
جان بازیت حجاب دوبینی بهم درید در جلوه گاه حسن توئی خود بجای ما
دو چشمت با دو گوش و بادوبینی دهان و ناف بادو مقعدینی