دلداده

دلداده

معنی کلمه دلداده در لغت نامه دهخدا

دلداده. [ دِ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) دل داده. علاقه مند. راغب. مایل. خواهان. || عاشق. ( آنندراج ). فریفته. دلبسته. دل باخته :
چو دلداده یاری ز دلبر برشک
زمانی همی بارد از دیده اشک.اسدی.پند دهی کز بلای عشق حذر کن
مردم دلداده را چه سود کند پند.ادیب صابر.گر این صاحب جهان دلداده تست
شکاری بس شگرف افتاده تست.نظامی.عاشق دلداه را خواب ای شگفت.مولوی.دلداده را ملامت کردن چه سود دارد
می باید این نصیحت کردن به دلستانان.سعدی.

معنی کلمه دلداده در فرهنگ معین

( ~. دِ ) (ص مف . ) ۱ - عاشق ، دلباخته . ۲ - علاقه مند، مشتاق .

معنی کلمه دلداده در فرهنگ عمید

دل بسته، دلباخته، فریفته، عاشق.

معنی کلمه دلداده در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - عاشق دلبسته دلباخته . ۲ - علاقهمند راغب مایل .

معنی کلمه دلداده در دانشنامه عمومی

دلداده (فیلم ۲۰۱۵). دلداده ( به هندی: Dilwale ) یک فیلم رومانتیک موزیکال اکشن و کمدی هندی به کارگردانی روهیت شتی محصول ۲۰۱۵ میلادی است. تهیه کنندگان این فیلم گوری خان و روهیت شتی هستند.
شاهرخ خان، کاجول، وارون دهاوان، کریتی سانون، بومان ایرانی، وینود کانا، کبیر بدی با حضور جانی لور و وارون شارما در این فیلم نقش آفرینی می کنند.
کالی ( شاهرخ خان ) فرزندخواندهٔ فردی خلافکار به نام رندیر است و به عبارتی دست راست پدر خود می باشد و در بیشتر معامله ها به پدر خود کمک می کند. او یک برادر کوچک تر به نام ویر ( وارون دهاوان ) دارد اما ویر نمی داند او و برادرش تنی نیستند… کالی در جریان یک تصادف با میرا ( کاجول ) آشنا می شود و کم کم به او علاقه مند می شود. کالی و پدرش یک دشمن بزرگ به نام مالک داشتند که همیشه درصدد بودند او و افرادش را از سر راه بردارند… یک روز وقتی که کالی در حال انتقال شمش های طلا بود افرادی از طرف مالک راه او را بستن… ناگهان کالی میرا را در میان آنها دید و متوجه شد که میرا دختر مالک است و تمام این مدت در حال فریب دادن کالی بوده و کالی بسیار ناراحت می شود … از طرفی میرا از کار خود پشیمان می شود و این علاقه را در وجود خود نیز احساس می کند و تصمیم می گیرد که از کالی عذرخواهی کند کالی هم او را می بخشد و آنها برای راضی کردن پدرهایشان یک ملاقات ترتیب می دهند اما مالک از فرصت پیش آمده برای کشتن رندیر استفاده می کند و در نهایت هردوی آنها می میرند میرا که به اشتباه فکر می کند کالی پدرش را کشته به او شلیک می کند پس از آن حادثه کالی و میرا از هم دور شدند… پانزده سال بعد نشان داده می شود که کالی خلاف را کنار گذاشته و به همراه برادرش ویر زندگی می کند. ویر پس از مدتی به دختری زیبا و تحصیل کرده به نام ایشیتا ( کریتی سانون ) علاقه مند می شود… کالی برای آشنایی بیشتر به خانهٔ ایشیتا می رود اما ناگهان متوجه می شود که ایشیتا خواهر میراست پس با این ازدواج مخالفت می کند… پس از مدتی میرا که همچنان فکر می کرد کالی پدرش را کشته با یکی از زیردستان نزدیک پدرش ملاقات می کند و او به میرا می گوید کالی پدرش را نکشته و همه چیز تقصیر پدرش مالک بوده… سپس میرا و کالی دوباره در کنار هم قرار می گیرند و ویر و ایشیتا نیز به هم می رسند.

معنی کلمه دلداده در ویکی واژه

عاشق، دلباخته.
علاقه مند، مشتا

جملاتی از کاربرد کلمه دلداده

کس نمی داند به جز دلداده ی آن زلف و خال آن چه از داغ تو در سر سویدای من است
چو شه در روی آن دلداده نگریست سر او در کنار آورد و بگریست
پند دهی کز بلای عشق حذر کن مردم دلداده را چه سود کند پند
مرا دلداده‌ای وحشی غزالی بی‌وفا کردی
هیچ می گوئی مراد دلداده ای دیوانه بود با خیالم آشنا وز خویشتن بیگانه بود
او دلدادهٔ عارف قزوینی بود و عارف نیز بدو عشق سرشار داشت که به وصال نینجامید. عارف تصنیف «افتخار آفاق» را برای افتخارالسلطنه سروده‌است.
دلبر از کین بنگر با من دلداده چه کرد غم آن سرو سهی با دل آزاده چه کرد
برفت عقلم و از من به خشم سر برتافت چو دلبری که ز دلداده ای به تاب رود
کودک دلداده را مرد ادیب کرد از مکتب نشستن بی نصیب
زمانی که کتنیس به هوش می‌آید، متوجه می‌شود که به همراه هیمیچ، فینیک و بیتی، به منطقهٔ ۱۳ منتقل شده و پیتا و یوحانا توسط کاپیتول دستگیر شده‌اند. همچنین مطلع می‌شود که نیمی از پیشکش‌های مسابقه برای نجات او، که نمادی از شورش در برابر کاپیتول است، همکاری کرده‌اند. گِیل، دوست و دلدادهٔ کتنیس، نزد او می‌رود و او را مطلع می‌کند که منطقهٔ ۱۲ نابود شده و او خانواده‌اش را به منطقهٔ ۱۳ فراری داده‌است.
ز جام عاشقی دلداده از دست بیامد رو به روی رام نشست
خواهم من دلداده خود از مهر تو جان داد هر دم چه کشی خنجر بی داد به کینم