خون گرم
معنی کلمه خون گرم در فرهنگ معین
معنی کلمه خون گرم در فرهنگ عمید
۲. [عامیانه، مجاز] مهربان و خوش خو.
معنی کلمه خون گرم در دانشنامه عمومی
درون گرمایی در اواخر دوره پرمین، بین ۲۵۲ تا ۲۵۹ میلیون سال پیش آغاز شد.
معنی کلمه خون گرم در ویکی واژه
کنایه از: بامحبت.
جملاتی از کاربرد کلمه خون گرم
مبادا بدان دیده در آب و شرم که از درد ما نیست پر خون گرم
با گرمی خونم آر در بر پیوند، به خون گرم بهتر
بیابان همه زیر او بود پاک روان خون گرم از بر تیره خاک
ازان زمان که لب از خون گرم من تر کرد هنوز در جگر تیغ آب می سوزد
ز یزدان وز لشکرم نیست شرم که من چند پالودهام خون گرم
از بس که تن ز آتش حسرت گداخته است از دیده خون گرم فشانم به جای اشک
آراسنج جدید روستایی آباد و با مردمانی خون گرم است.
شد خون گرم مرهم کافور زخم ما در شور عشق پنبه نمکدان داغ بود
روستایی خوش آب و هوا و بسیار زیبا با مردمی خون گرم و مهمان نواز، این روستا با داشتن آب بسیار زیاد و چشمههای گوناگون آب چند روستا روستا را تأمین میکند.
بپیچد همی تیره جانم ز شرم بجوشد همی در دلم خون گرم
نخستین بشستندش از خون گرم بر و یال و ریش و تنش نرمنرم
هر قطره خون گرم که از دل در اوفتد دوزخ شود اگر همه در کوثر اوفتد